فضای سبز یاسوج
چکیده
بر اساس آموزه های قرآن و تعا لیم حیاتبخش دین مبین اسلام،زمین مهد و گهواره ی انسان است و گهواره باید امن و نشاط آور باشد تا انسان درآن رشد و تکامل یابد.بی گمان،امروزه دیگر اهمیت فراوان گیاهان و نقشی که درحیات وسعادت انسان ها دارند بر کسی پوشیده نیست.تلطیف هوا وکاهش آلاینده های آن،ایجاد تعادل وتوازن اکولوژیک،جذب صدا های نا هنجار و فواید متعدد دیگر از این دسته اند و از آنجا که در جغرافیای زندگی شهرنشینی،تعبیر فضای سبز مساوی معنای گیاهان است،لذا اثرات فوق،ناشی از فضای سبزخواهد بود. باید گفت که انسان امروزین به واسطه ی زندگی صنعتی و تبعات آن و نیز وسعت گرفتاری های روزمره،در معرض تالمات گوناگون روانی است که در بررسی ها و پژوهش ها کمتر به تاثیر روانی فضای سبز به عنوان مرهمی برای تسکین این آلام پرداخته شده است و این هم از نگاه به دور مانده است. عموما آنچه از فضای سبز در عمکرد ها ی محیط شهری انتظار می رود بهبود وضعیت زیست محیطی و اکولوژیک، ایجاد زمینه ی تفریح و تفرج و زیبا سازی و بهسازی محیط زندگی انسان است.اما در کشورها ی در حال توسعه، به دلیل وجود مشکلات اقتصادی تنها کارکرد مهم فضای سبز نقش آن در بهبود محیط زیست می باشد و دربیشتر موارد تنها وجود این عامل سبب توجه به فضای سبز در این کشورها گردیده است. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی – توصیفی است که ضمن مطالعات میدانی و کتابخانهای با استفاه از نرم افزارها Spss ، Excel تجزیه و تحلیل این پژوهش صورت گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش، نشان می دهد که جمعیت در سطح نواحی شهر یاسوج متعادل پراکنده نشده و توزیع فضای سبز در شهر متوازن نبوده است.همچنین در این پژوهش ناکافی بودن سرانه فضای سبز در یاسوج به طور چشمگیری مشخص شده است و دسترسی ساکنین به این فضاها یکسان نمی باشد.
واژه های کلیدی:فضای سبز شهری،شهر پایدار،توسعه پایدار، شهر یاسوج،
مقدمه
شهرنشینی دارای قدمتی پنج هزار سال میباشد. تا سال 1900 میلادی از هر هشت نفر یک نفر در مناطق شهری زندگی میکرد (گیلبرت، 1375، 63). پس از آن در سال 1950 جمعیت شهرهای جهان به 737000000 نفر افزایش یافته است (29/0 درصد کل جمعیت جهان ) در سال 2005 جمعیت نواحی شهری از مرز 50 درصد کل جمعیت جهان گذشته است. برآورد میشود سکونتگاههای شهری جهان تا سال2030، 3/3 میلیارد نفر را در خود جای دهند. از این میزان حدود 90 درصد در مراکز شهری کشورهای در حال توسعه خواهند بود (شکوئی، 1373، 85).
با این روند كاربری اراضی شهری و چگونگی پراكنش فضایی- مكانی آن یكی از عوامل مهم جهت استفادهی مطلوب و بهینه از فضاهای شهری میباشد. از دیدگاه برنامهریزی فضایی، ساماندهی اراضی شهری علاوه بر تامین نیازهای کالبدی و عملکردی باید به اهداف کیفی انسانی مثل ادراک زیبائی، احساس هویت فضایی، احساس تعلق به محیط نیز پاسخ دهد و به همین دلیل در برنامهریزی کاربری زمین، فضا ارتباط تنگاتنگی با طراحی شهری مییابد (مهدیزاده، 1379، 77).
پس ازجنگ جهانی دوم که شهرنشینی از رشد قابل ملاحظهای بر خودار شد و آپارتمان نشینی توسعهی بیشتری یافت، لزوم فضای سبزدر شهرها اهمیتی دو چندان پیدا کرد، به طوری که نقش آن امروزه بر کسی پوشیده نیست. گسترش دامنهی تمدن و حاکمیت صنعت بر اساس تکنولوژی جدید و گرایش به سوی زندگی ماشینی همراه با افزایش بی رویه جمعیت،نه تنها تعادل سیستم اکولوژیکی و توان به زیستی را بر هم زده است بلکه علاوه بر خسارات و صدمات وارده از فرسایش طبیعت، سبب تحمیل شرایط دشوارتری از تنگناهای فضای زندگی بر انسان و اثرات روانی ناشی از مقابله با مشکلات آن آدمی را تندخو، عصبانی و تا حدودی بدرفتار نموده است (تبرکی، 1371، 169). جهانی كه امروز ما در آن زندگی میكنیم، جهان شهری است كه متأسفانه نتیجهی آن دوری از محیط طبیعی و پذیرش ناخواستهی عدم تعادلهایی است كه از روابط ناموزون انسانها و فضای شهری نشأت میگیرد. افزایش جمعیت و گسترش پدیده شهرنشینی موجب دگرگونی روابط متقابل انسان با محیط شده است. در پارهای از موارد این تخریب ونابودی جهت ایجاد ساخت و سازهای جدید میباشد (فرید، 1375، 8).
در کشور ما میزان شهرنشینی طی دوره پنجاه ساله 1335 تا 1385 تقریبا" بیشتر شده است و از 4/31 درصد به حدود 67 درصد رسیده است . در طول این مدت (1385-1335 )تعداد نقاط شهری از 199 مرکز شهری به 1016 نقطه شهری افزایش پیدا کرده است )مرکز آمارایران،1385) . به جز تعدادی از شهرهای جدید یا نو شهرها بقیه مراکز شهری کشور در این افزایش ها از تبدیل روستاها به شهرهایی به وجود آمده اند که هویت وعملکرد روستایی دارند.
علیرغم افزایش تعداد شهرهای کشور و بر اساس سرشماری سال 1385 ،تعداد شهرهای بزرگ (با جمعیت بیش از 250 هزار نفر)26 شهر كه 3/51 درصد از كل جمعیت شهرنشین و مادر شهرها ( با جمعیت بیش از 500 هزار نفر) با تعداد 13 نقطه شهری در حدود 6/41 درصد از جمعیت شهرنشین را در خود جای داده اند.
شهر یاسوج مرکز استان کهگیلویه وبویراحمد به عنوان یك شهر کوچک در سرشماری سال 1385 دارای97400 نفر جمعیت بوده است که نسبت به دهه قبل 4/2 درصد رشد داشته است .
افزایش جمعیت و گسترش پدیده شهرنشینی موجب دگرگونی روابط متقابل انسان با محیط شده است. در پاره ای از موارد این تخریب ونابودی جهت ایجاد ساخت و سازهای جدید می باشد .فضای سبز به عنوان بخشی از محیط در اغلب موارد مورد کم توجهی مسئولین امر قرار گرفته و آگاهانه یا غیر آگاهانه اقدام به از بین بردن آن می نمایند .
شهر یاسوج از فضای سبز كمی برخورداراست به گونه ای که در برخی نواحی و محلات این مقدار به صفر نزول می یابد. همچنین به علت تغییر این کاربری و تبدیل آن به کاربری های مسکونی ،تجاری ،آموزشی و... مناطق شهری را با کمبود شدید مواجه ساخته است .
تحقیق حاضر شامل پنج فصل میباشد که عناوین فصلها به شرح زیر میباشد:
فصل اول: کلیات طرح تحقیق
فصل دوم: تعاریف، مفاهیم و دیدگاههای نظری
فصل سوم: ویژگیهای طبیعی شهر یاسوج
فصل چهارم: ارزیابی کاربری فضای سبز شهریاسوج با رویکرد توسعه پایدار شهری
فصل پنجم: نتیجهگیری و ارائه راهکارها پیشنهادات
فصل اول
کلیات طرح تحقیق
1-1بیان مسئله
امروزه شهرنشینی ابعاد وسیعی پیدا کرده است و روز به روز بر جمعیت شهرها افزوده می شود . افزایش جمعیت شهرها سبب تراکم کاربری ها در آنها شده و این امر فضاهای باز شهری را بیش از پیش تهدید می کند.افزایش تراکم مسکونی در شهرها و کاهش سطوح فضاهای باز و سبز خصوصی نیاز به فضاهای عمومی تجهیز شده را افزایش داده و احداث و گسترش پارک های تفریحی را در شهرها ضروری می سازد .
امروزه مفهوم شهرها بدون فضای سبز مؤثر در اشکال گوناگون آن دیگر قابل تصور نیست.پیامدهای توسعه شهری و پیچیدگی معضلات زیست محیطی آنها،وجود فضای سبز و گسترش آن را بیش از هر زمان دیگر ضروری ساخته است . شهرها به عنوان کانون های تمرکز و فعالیت و زندگی انسان ها برای اینکه بتوانند پایداری خود را تضمین کنند،چاره ای جز پذیرش ساختار کارکردی متأثر از سیستم های طبیعی ندارند. در این میان فضای سبز به عنوان جزء لاینفک و ضروری پیکره شهرها در متابولیسم آنان نقش اساسی دارد و کمبود آن می تواند اختلالات جدی در حیات شهرها به وجود آورد (مهرمند،1383،12).
"با افزایش مسائل و مشکلات روحی و روانی و بروز بحران های زیست محیطی ناشی از رشد روز افزون صنعت و به دنبال آن جمعیت ، توسعه فضای سبز شهری در بهبود کیفیت محیط زیست و پیوند زندگی شهری با طبیعت از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است . نگهداری و توسعه فضای سبز از مسائلی است که باید در برنامه ریزی های شهری به آن توجه شود(همان،1383،13).
با توجه با افزایش جمعیت و آلودگی روز افزون محیط شهری ،نقش حیاتی فضاهای سبز روز به روز روشنتر می شود .فضا ی سبز به عنوان یک فیلتر طبیعی از آلودگی های محیطی مانند دود وصدا می کاهد و تضمین کننده ی نسبی سلامت فردی واجتماعی ساکنان شهر و آرامش محیط آن است (پورمحمدی، 1382،34).
هدف اصلی در طراحی فضای سبز دستیابی به آثار اجتماعی آن در هر چه نزدیک تر کردن انسان و طبیعت به یکدیگر است.هر چنداز کارکرد زیست محیطی آن نیز می توان انتظار بازدهی اجتماعی و روانی داشت.لذا توسعه،طراحی و اجرای فضای سبز باید براساس نگرش صحیح نیازهای زیست محیطی و اجتماعی شهر و نیز امکانات و قابلیت های شهر صورت گیرد.در این میان دو مقوله ی "توسعه پایدار"و ارتقای بهره وری"همواره باید سرلوحه سیاست گذاری های توسعه وایجاد فضاهای سبز قرار گیرد.