نقش بر جسته های تخت جمشید
فهرست
مقدمه
ابزارها
مدت زمان ایجاد نوش
سازمان كار در تخت جمشید
معیار حجاران برای تناسب در تخت جمشید
مقایسه مهتدان، اسبها و ارابه ها
مقایسه قطعات مركزی نشاندهنده ی شاه در مواقع بار دادن
قص بالدار در هخامنشی
بال ها
فهرست منابع
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مقدمه:
تخت جمشید را می توان تقریباً همانند ارگ ها ویا دژهای حكومتی و سكونت گاهی ایران در دوران اسلامی داشت، زیبا پادشاهان یا حاكمان ایالت ها یا شهرهای بزرگ در ایران بر اساس شیوه ای كهن، فضاهای سكونت گاهی، حكومتی و تشریفاتی خود را غالباً درون محوطه ای محصرر و دارای استحكامات دفاعی می ساختند كه در برابر تهدیدهای خارجی و داخلی حتی المكان در امان باشند. این گونه مجموعه ها كه آن ها را دژ، كهندژ، قلعه یا ارگ می نامیده اند، افزودن بر فضاهای سكونت گاهی، حكومتی و تشریفاتی، عرصه ها و فضاهای متنوعی برای برخی از انواع فعالیت های خدماتی و نظامی داشتند. چنین الگویی در طرحی شهری از دوران پیش از اسلام تا اواخر دوره قاجار در بسیاری از نواحی و مناطق سرزمین گسترده ایران وجود داشته است وتخت جمشید و آنچنان كه داریوش در كتیبه ای به آن به عنوان یك دژ اشاره كرده است، باید نمونه ای از دین گونه ارگ های سكونت گاهی- حكومتی، تشریفاتی دانست درباره چگونگی ساختن بناهای روی صفحه هنوز اطلاعات روشنی به دست نیامده ، البته كتیبه ای از داریوش درباره شیوه ساختن كاخی در شوش وجود دارد كه گویای چگونگی انجام فعالیت های بزرگ ساختمانی در آن دوران است و می توان حدس زد كه در ساختن تخت جمشید از همان شیوه استفاده شده است.
مساحت كل تخت جمشید 14000 متر مربع بوده و در دامنه كوه رحمت شرف به جلگه مردودشت واقع شده و با تراشیدن قسمتی از كوه به وجود آمده است. پلكان ورودی بنای تخت جمشید از تخته سنگ های عظیم تراشیده شده است. این پلكان به یك لیوان منتهی می شود كه گاوه های بالدار با سر آدمی از آن پاسداری می كنند. در این ایوان، كتیبه ای از خشایار شاه دیده می شود. در این كتیبه نوشته شده كه این « درگاه همه ملت هاست»
نازك كاری و حكاكی سراسر بناهای تخت جمشید با دقت و وسواس در خور یك بنای شاهانه و مقدس انجام گرفته است. گرچه مجسمه های تخت جمشید تا حدود زیادی از سر مشق های آشوری در برخی جنبه ها از نقش برجسته های اقوام دیگر اقتباس شده اند ولی در آنها، رفتار و حالت متفاوت خوشایند وعبرت آموزی به چشم می خورد. همه تصاویرها با وقار و بر كنار از زندگی هستند و در آن ها،احساس آگاهی از حضور آسمانی دیده می شود.
ابزارها
سنگ تراشی زمان هخامنشی به تفصیل به وسیله آن یریت تیلیا و كارل نایلندر مورد بررسی قرار گرفته است. در اینجا من فقط كار بر روی نقوش برجسته را مورد بحث قرار می دهم. روش های حكاكی را می توان به بهترین وجه بر روی بخش های ناتمام نقوش برجسته مشاهده كرد، و تقریباً هر مرحله از كار می تواند در جایی در تخت جمشید مورد شناسایی قرار گیرد. در بعضی از موارد می توانیم از روی علائم به جا گذاشته شده روی سنگ تعیین كنیم چه ابزاری و به چه ترتیبی در آن به كار رفته است. ابزارهای آهنی، چه كلنگ و و چكش ( با دسته افقی ) یا قلم سر تیز و اسنكه ( كه با پتك چوبی به آن ضربه می زنند) مورد استفاده قرار می گرفت.
هر یك از این دو گروه را می توان به ابزارهای سرتیز، لبه دار و نوع دندانه د ار از هر اندازه و وزنی تقسیم كرد. كلنگ سنگین برای سنگتراشی و شكل دادن ابتدایی با توجه به اینكه تكه سنگی كه بایستی برداشته شود به چه اندازه است با ضربه عمودی و یا ضربه سریع و لب شكن مورد استفاده قرار می گرفت. مرحله بعدی احتمالاً استفاده از قلم های تخت و پتك چوبی بوده است. برای تهیه یك سطوح صاف معمولاً از چكش لبه دار و بطور عمودی تر و شاید با گذشت زمان، از چكش دانه دار استفاده می شده است.[1]پس از آن بطور پی در پی چكش های ظریف تر همراه با استفاده از قلم های لبه دار به كار می رفته است. در جزئیات از قلم ها واسكنه های لبه دار تخت و باریك استفاده می شده است. آخرین مرحله صاف كردن سطوح بوسیله مواد ساینده از درجات مختلف و آب بوده وسرانجام برای زدون خراش های باقی مانده از عمل سایش با مالیدن سنگ با همان درجه سختی یا سرب یا چرمی كه احتمالاً پوست كوسه بوده استفاده می شده پس از آن نقوش برجسته رنگ می شدند.
در این مختصر ابزارها وطرز كاربرد آنها به طور خلاصه بیان شده است؛ لیكن در اینجا باید به نكته ای اشاره كنم. در هر مرحله حجار یا بنا می توانست از انواع مختلف ابزارها سود ببرد. بسته به آموزش واستنباط شخص خود و هم چنین اهمیت كاری كه انجام می داد. از قلم یا كلنگ ابزار لبه دار یا دندانه دار استفاده می كرد. علاوه بر این تشخیص علامت بجا گذاشته شده بوسیله یك كلنگ با آنچه كه یك قلم بجا می گذارد، و تفاوت بین اثر چكش لبه دار از قلم درز صاف، یا چكش دندانه دار از اسكنه دندانه دار مشكل است.[2]
هیچ گواهی برای كاربرد مغارهای گرد یا مغار، اره، سوهان تخت یا سوهان وجود ندارد[3]. حفره های كوچك برای متصل كردن تزئینات فلزی و مجاری ریختن سرب مذاب بوسیله مته ساخته می شدند، احتمالاً مته های كمانی با استفاده از سر مته كوتاه و ساینده؛ لیكن از تكنیك « مته چرخان» كه در صنعت پیكره سازی یونان رواج كامل داشت استفاده ای به عمل نیامده است. از خراطی در معماری سنگ استفاده نشده است، لیكن در كار چوب، فلز كاری و برای صنعت ساخت ظروف سنگی و مهرهای استوانه ای از آن استفاده شده است.[4]
نشانه ای از سایر ابزارهایی كه بوسیله حجاران و بنایان مورد استفاده قرار گرفته است باقی نمانده. یكی از این ابزارها همان گونیای بنایان است كه مشتمل بر یك لبه صاف، یك گوشه قائمه، یك تراز و یك شاقول است.
گونیا و تراز می توانند از هم جدا باشند، وشاید به همین دلیل است كه بعضی از بنایان نشانه مشخصه خود را برای ترازA و برای گونیا انتخاب می كنند. علاوه بر این ها، اندازه گیرهای نخی، خط كش های چوبی، پرگار تقسیم برای كشیدن دایره، ریسمان، و رنگ مورد استفاده قرار گرفته است. احتمال دارد كه به منظور وارسی و بازدید قالب ها و شاید برای تراشیدن نقوش برجسته از شابلونهای چوبی پیش ساخته استفاده می شده است.
مدت زمان ایجاد نقوش.
تخمین مدت زمانی كه برای حكاكی یك نقش تنها صرف شده است مشكل است. مدت این زمان به عوامل بسیاری بستگی دارد، مهارت و تجربه هنرمند، كیفیت نظارت، تقسیم كار بین حجاران، و هم چنین نوع حجاری برجسته و مشخصات سنگ با نگرش به این عدم اطمینان ها، ممكن است حتی پیشنهاد كردن مدت زمان تخمینی ناهنجار به نظر برسد، لیكن موضوع آنقدر جالب است كه هر تخمینی هر قدر هم تقریبی باشد ارزش توجه كردن دارد.
[1] -در قلم های دندانه دار (یا چكش) درایران وارزش آن به عنوان یك شاخص زمانبندی به تایلاندر، پرسپولیس صفحه 53 تا 56 مراجعه كنید، كه باید نشانه های ابزارهای دندانه دار در داخل یك محل اتصال در گوشه جنوب شرقی تخت رستم نیز به آن اضافه شود( مشاهدات شخصی و ابزارهایی با دندانه های بسیار ریز در محل زینت گل وبوته های مقبره كورش در پاسارگاد) ( دی بی استر و ناخ) « یك نشانه دایره ای شكل در مقبره كورش» ایران جلد نهم ( 1971). صفحه (157) نشانه هایی از ابزار دندانه داری به همین گونه را می توان در زیر مرز گل و بوته در پایین شرقی ترین شیرو گاو در روی پهلوی آپادانا مشاهده كرد این نشانه 25 علامت دندانه دار 9/1 سانتیمتر دارد كه به معنی 76% سانتیمتر فاصل هر دندانه است.
[2] -از روی ترتیب علائم بنظرم می آید كه از چكش دندانه دار بیش از اسكنه دندانه دار در تخت جمشید استفاده شده است.
[3] -قلم انحنادار: از قلم انحنا دار زیاد استفاده به عمل نیامده است. اگر چه تیلاء روشها، صفحه 82، اظهار داشته است كه « فقط وقتی پیكر تراش مجبور بوده روی یك قطعه كوچك مقعر كار كند، در یك شكاف كم عمق و یا بار یك از قلم های انحنادار استفاده كرده است. لیكن به طور معمول، در بیشتر بخش ها از قلم تخت استفاده می كرده اند « و نایلاندر،پاسارگاد صفحه 27 اظهار می دارد كه « آنها برای بریدن حاشیه های موجداء بعضی از لباسهای خراجگزاران در پیكره های آپادانا مورد استفاده قرار گرفته اند» ارة: سنگهای به كار رفته در پرسپولیس سخت تر از آن هستند كه بتوان با اره آنها را برید سوهان ها: تیلاء روشها صفحه 3-n71 ( نظریه قبلی نایلاندر كه در پاسارگاد تكرار نشده است) فاركاس: پیكره در صفحه 71 از به كار بردن سوهان جهت می كنند.
[4] -نظریه داده شده است كه در ساختن پایه های ستونهای كاخهای پرسپولیس و پاسارگاد از یك چرخ تراش استفاده به عمل آمده؛ ولی هیچ گواهی برای آن وجود ندارد و مشخص است كه شكافهای افقی با استفاده از چرخ تراش ایجاد نشده اند.
جهت دریافت فایل کامل لطفا آن را خریداری نمایید