جنگ
مقدمه
جنگ در تعریف لغوى به لحاظ باورى جدال ، قتال ، نبرد ، زد و خورد ، كشتار جمعى ، یا هرگونه درگیرى خصمانه با قصد ساقط كردن یا از میان خارج كردن حریف است .
جنگ انواع مختلف دارد . كه در اینجا مى توان به جنگ سرد و جنگ روانى اشاره كرد . این پدیده ( جنگ ) از جمله پدیده هاى شومى است كه از سالهاى گذشته یعنى از زمان حضرت آدم كه بین فرزندان او ، هابیل و قابیل اتفاق افتاد تا زمان حال كه جنگ آمریكا و عراق اتفاق افتاده وجود داشته و هست .
حال ممكن است دلایل ایجاد جنگ متفاوت باشد . گاهى براى استفاده از نیروى انسانى كشورها و گاهى براى سود جستن از نیروى مال كشورها و حتى گاهى به خاطر جبران كمبودها و عقده ها ى روانى افراد ، جنگ مى تواند عاملى براى ارضا كردن افراد باشد. به طور مثال مانند انقلاب صنعتى كه جنگ هاى بعد از آن فقط براى استفاده از نیروهاى مالى و انسانى كشورهاى آمریكایى بوده كه استعمار نوین را ایجاد كرد .
انقلاب صنعتى در انگلستان و گسترش دامنه ى آن به اروپاى غربى آثار متفاوتى در ایالتهاى شمال و جنوب آمریكا بر جاى گذاشت . ایالت هاى جنوبى از نظر اقتصادى به انگلستان وابسته بودند . زیرا كه مهم ترین تهیه كنندگان پنبه خام براى كارخانه هاى پارچه بافى انگلستان محسوب مى شدند و مصنوعات دیگرى نداشتند و با اینكه بر اقتصاد تك محصولى سایر مایحتاج خود را از انگلستان خریدارى مى كردند ، اما ایالت هاى شمالى آمریكا تحت تأثیر مستقیم انقلاب صنعتى قرار گرفتند و صنعت رشد چشمگیرى در این ایالتها یافت بنابراین صاحبان كارخانجات در ایالت هاى شمالى طفدار تعرفه هاى سنگین گمركى براى محصولات وارداتى به ویژه كالاهاى انگلیس بودند تا بتوانند تولیدات خود را بهتر به فروش برسانند ، اما ایالت هاى جنوبى با این تعرفه ها مخالفت مى كردند . ساختار كشاورزى جنوب به استفاده از بردگان وابسته بودند لذا در این مناطق از برده دارى حمایت مى شد و یا بالقوه با لغو آن به شدت مخالفت مى كردند ، در مقابل ایالت هاى شمالى كه صنعتى بودند نیاز چندانى به برده نداشتند .
از سوى دیگر صاحبان صنایع درصدد احداث خط آن بودند تا دستیابى به بازارهاى جدید را تسهیل كنند .
در سال 1860، آبراهام لینكلن از حزب جمهورى خواه با شعار ازدیاد تعرفههاى گمركى ، احداث راه آهن سراسرى و لغو برده دارى نامزد مقام ریاست جمهورى آمریكا شد . ایالات جنوبى كه منافع خود را در خطر مى دیدند از اتحاد سال 1820 ( 1998 ه.ش ) معرف «توافقنامه میسورى » خارج شدند و جنگ 4 ساله ى شمال و جنوب با انگیزههاى فوقالذكر آغاز گردید . حكومتهاى اروپایى به ویژه انگلستان در باطن از فروپاشى ایالات متحده آمریكا حمایت مى كردند و خواستار پیروزى جنوبى ها بودند اما این موضع را رسماً اعلام نمى كردند ولى در عمل به جنوبى ها كمك مى رساندند . به هر حال جنگ با پیروزى ایالت هاى شمالى پایان یافت و زمینههاى پیدایش قدرتى بزرگ در عرصه سیاست جهانى فراهم آمد .
یا مى توان جنگ جهانى اول كه در پى سالها دسته بندى و دشمنى دولتهاى اروپایى با یكدیگر پدید آمد . این جنگ چهار سال (1914 تا 1918 میلادى ) طول كشید . بهانه ى شروع جنگ ، قتل ولیعهد اتریش ، توسط جوانى از اهالى بوسنى بود كه به دلیل حمایت دولتهاى اروپایى از یكى از دو كشور اتریش و صربستان، دامنه ى جنگ روز به روز گسترده گشت و به قاره هاى آسیا و افریقا نیز كشیده شد . زیرا دولتهاى غربى ، در این قاره ها منافع و نیز متحدانى داشتند . در جنگ جهانى اول میلیونها انسان كشته ، زخمى یا آواره شدند ... .
و یا جنگ جهانى دوم كه در سالهاى ( 1939 تا 1945 میلادى ) با حمله ى هیتلر (آلمان) به لهستان شروع شد ، ایتالیا و اتریش و ژاپن نیز به كمك آلمان شتافتند ، روسیه نیز در ابتدا به آلمان كمك كرد ولى با اوج گیرى جاه طلبىهاى هیتلر ، خود آماج حمله ى وى گردید ، با اتحاد روسیه و فرانسه و انگلستان و كمك آمریكا به آنها ( از جمله بمباران اتمى هیروشیما و نازاكى ) متحدین شكست خوردند ، آلمان تجزیه شد ، مولداوى ، لتونى ، استونى به تصرف روسیه در آمد، این جنگ بیش از 52 میلیون تلفات داشت .
این دو جنگ و امثال اینها كه بر اثر عقده هاى كشور گشایانه ى هیتلر و امثال او ایجاد شد كه در اثر آن كشورها و انسانهایى از نظر مالى و جانى دچار آسیب شدند ویا جنگ آمریكا و عراق و یا جنگ هاى بزرگ دیگر كه هر كدام انگیزه و دلیلى در پشت آنها نهفته است . كه به تفصیل در مورد این پدیده ى شوم و این بحث صحبت خواهیم كرد .
تعریف جنگ
v تعریف لغوى جنگ
همانطور كه در مقدمه ذكر شد جنگ در تعریف لغوى به لحاظ باورى جدال ، قتال ، نبرد ، زد و خورد ، كشتار جمعى یا هرگونه درگیرى خصمانه با قصد ساقط كردن یا از میدان خارج كردن حریف است .
جهت دریافت فایل جنگ لطفا آن را خریداری نمایید