قنات
قنات
بنابر مطالعات تاریخی هستههای اصلی شکلگیری نخستین تمدنهای بشری در کنار منابع آبی بودهاند و از این دست تمدنها کم نیستند و میتوان به تمدنهای بینالنهرین و ماوراالنهر و تمدنهای حاشیهی رودخانههای نیل و سند و گنگ اشاره کرد.
در همین ابتدای بحث این نکته پرواضح است که آب و دسترسی به آن از جملهی ابتداییترین نیازهای بشر برای ادامهی حیات خویش است لذا ذهن خلاق بشر در طول تاریخ به شیوههای گوناگون به کشف راهحلهای بدیع و خلاقانهای برای رفع این نیاز دست یافته است. به هر کدام از این دستآوردها که بنگریم شاهد نبوغ، آگاهی، پشتکار، درایت و عشق به سرزمین هستیم. حفر کانالهای عظیم، انتقال آب به وسیلهی جویهای درارتفاع در امپراطوری روم، آبرسانی توسط لولههای سفالین در دورههای پیش از تاریخ و همچنین ابداع فنآوری قنات را میتوان از نمونههای برجستهی دستیابی به علوم مهندسی در دوران تاریخی ذکر کرد. بشر در آن زمان با احاطه و شناخت بر علوم هواشناسی و خاکشناسی، علم مسّاحی و نقشهبرداری، علم نیارش سازه (استاتیک) و فن ساخت و ساز، موفق به بهوجود آوردن دستآوردهایی شده که در حال حاضر نیز با وجود امکانات بسیار پیشرفته چندان سهلالوصول نمیباشند.
اجداد ما آبهای شیرین دامنهی كوهستان را با كمك فن قناتسازی كه روش ابداعی خودشان بوده به حاشیهی كویرها بردهاند تا شرایط سخت و نامناسب محیط زیست خویش را برای زندگی بهتر و مناسب برای کشاورزی که از اصلیترین شیوههای زندگیشان بود تغییر دهند.
واژه شناسی قنات
كانال زیرزمینی حفر شده توسط انسان كه جهت جمعآوری آب شیرین و انتقال آن به سطح زمین برای مصارف كشاورزی، انسانی و دامی ایجاد شده است را در ایران و آسیای میانه قنات و كاریز و در كشورهای عربی فقره میگویند. كاریز كلمهای پارسی و قنات كلمهی پارسی معربشده است. در ایران خاوری و افغانستان و آسیای میانه واژهی کاریز بیشتر کاربرد دارد و در ایران باختری واژهی قنات. قنات خود عربیشدهی کنات فارسی است که از ریشهی فعل کندن گرفته شده است.
۱- قنات را در لغت عدهای به معنای نیزه معنی كردهاند که جمع آن، قنوات، قنیات و قنی است، كه بعدها، به معنای كانال و مجرای آن و معادل كاریز به كار رفته است، عدهای نیز آن را از كلمهی پهلوی كانیكه برگرفته از كانال و فعل كن و كندن میدانند كه به زبان عربی رفته و معرب شده است. این كلمه در زبان آكدی و آشوری به شكل قانو، در عبری به صورت قنا و قانو و در لاتین، به صورت كانال دیده میشود و در زبان پهلوی نیز به شكل كهس به كار رفته است و معادل فارسی امروزی آن، كلمه كاریز و كهریز است.
بسیاری از پژوهشگران، تاریخ حفر قنات را به دورهی هخامنشی نسبت میدهند. علت این است كه از دورهی ماقبل هخامنشی سنگنبشتههای اندكی باقی مانده و چون سند مكتوب از ماقبل این دوره وجود ندارد این دوره را به غلط دورهی ماقبل تاریخ میدانند در حالی كه علم باستانشناسی، مردمشناسی و زبانشناسی رازهای نهفتهی زیادی را از دوران ماقبل تاریخ برای انسان آشكار نموده است.
میدانیم كه تاریخ مدنیت و تاریخ شفاهی در ایران بسیار دیرینهتر از دورهی هخامنشی است و اصولاً یافتههای باستانشناسی در شرق چین و آسیای مركزی و شرق ایران ثابت میكند كه مدنیت در شرق ایران و داستانهای ایران و توران مربوط به دورانی بیشتر از پنجهزار سال قبل میشود، یافتههای باستانشناسی شهر سوخته و جیرفت و آثار به دست آمده از تمدن هلیل رود و آثار تمدن شهرنشینی هفتهزار ساله در غرب ایران (مادها) این فرضیه را اثبات میكند، در حالی كه سنگنبشتهها و تاریخ مدون ایران، تنها دوهزار و پانصد سال اخیر را، آن هم به طور ناقص پوشش میدهد.
اسامی معادل قنات
در ایران و سایر كشورهای جهان برای قنات بیش از ٢٧ اسم وجود دارد یا به عبارت دیگر، برای نامیدن این شیوهی آبیاری بیش از ٢٧ اصطلاح به كار برده میشود.
این اسامی درجنوب غربی آسیا عبارتند از:
قونات، كنانت، كونوت، كانات، خنات، خاد، كنایت، قنات، كارز، كاه ریز، كاه رز، كرز، كاكوریز، كهریز و چین آوولز.
اسامی معادل قنات در آفریقای شمالی:
فوگارا (فقره)، فقاره، فگاره، مایون، ایفلی، نگولا، ختارا، خوتارا، رتارا.
این اسامی در عربستان عبارتند از:
فلج، افلج، فلج.
قنات در گسترهی تاریخ
پژوهشگران بهاتفاق معتقدند كه بهرهبرداری از قنات ابتدا در ایران صورت گرفته و در دورهی هخامنشی توسط ایرانیان به عمان، یمن و شاخ آفریقا نیز راه یافت سپس مسلمانان آن را به اسپانیا بردند. مهمترین و قدیمیترین كاریزها در ایران، افغانستان و تاجیكستان وجود دارد. در حال حاضر در ٣٤ كشور جهان قنات وجود دارد ولی چهلهزار قنات فعال موجود در ایران چند برابر بیشتر از مجموع قناتها در سایر كشورهای جهان است. مهمترین قناتهای ایران در استانهای كویری خراسان، یزد، كرمان، مركزی و فارس وجود دارد.
قنات یا كاریز یكی از شگفتانگیزترین كارهای دستهجمعی تاریخ بشری است كه برای رفع یكی از نیازهای مهم و حیاتی جوامع انسانی، یعنی آبرسانی به مناطق كم آب و تأمین آب شرب انسان، حیوان و زراعت و با كار گروهی و مدیریت و برنامهریزی به وجود آمده است. این پدیدهی شگفتانگیز آبرسانی از دیرباز و از عصر آهن بهعنوان یكی از منابع تأمین آب شرب و كشاورزی در مناطقی كه با خطرات خشكسالی در فلات ایران روبهرو بودهاند، نقش كلیدی و مؤثری در نظام اقتصادی و حیات اجتماعی كشور داشته و موجب شكوفایی اقتصاد كشاورزی و ایجاد كار و فعالیتهای متعدد شهری و روستایی و باعث آرامش مردم بوده است. به گواه تاریخ، و كشفیات باستانشناسی این فنآوری مهم از ابتكارات ویژهی ایرانیان بوده و به تدریج، به سایر مناطق جهان، از جمله منطقهی اروپای غربی، شمال آفریقا، چین و حتی به بخشهایی از آمریكای جنوبی چون شیلی راه یافته است.
تاریخ قنات در ایران بهطور مشخص، به دورهی ایران باستان و ماقبل كتابت و به عصر آهن بر میگردد. تمدن پنجهزار سالهی شهر سوخته و تمدن هكمتانه و وجود قنات در این شهر دلیل روشنی بر ساخت قنات در دورهی ماقبل هخامنشی است. یكی از قدیمیترین اسناد مكتوب شناخته شده كه در آن به قنات اشاره شده، شرح هشتمین نبرد سارگون دوم، (پادشاه آشور است كه در سده هشتم قبل از میلاد میزیسته) علیه امپراطوری اوراتور در سال ٧١٤ قبل از میلاد مسیح است (محقق فرانسوی گوبلو به كمك یك لوح بزرگ مسی که با خط میخی و به زبان آكادی نوشته شده، از آن مطلع شده است. این لوح، اكنون در موزهی لوور پاریس موجود میباشد). سارگون از كوههای زاگرس میگذرد و به ناحیهای واقع در اطراف شهر اوهلو (مرند كنونی) در حدود ٦٠ كیلومتری شمال غرب تبریز در شمال دریاچهی ارومیه میرسد. او متوجه میشود كه در این ناحیه رود وجود ندارد. معهذا ناحیهای است كه با آبیاری سبز و خرم شده، اما او از این امر تعجب نمیكند برای این كه او در دشتهایی فرمانروایی كرده كه چنین تكنیكها یا سیستمهایی از حداقل دو هزار سال پیش در آنها معمول بوده است اما آنچه كه او را شگفتزده میكند، بیاطلاعی از منشاء این آبها بوده است. به طور قطع، سارگون موفق شد كه قنات را ببیند. اما این قناتها را چه كسانی ساختهاند؟ و چه كسی این تكنیك را به منطقه آورده است؟
به استناد كتیبهی سارگون، اورسای اول پادشاه همعصر او بوده كه اولین قنات را احداث كرده است. بنابراین فرمانروای آشور، رواج این تكنیك را كه به گفتهی او پدیدهای تازه بوده است، به اهالی اوراتور نسبت میدهد. از طرف دیگر در ناحیهی دریاچه وان (كه در آن زمان جزء خاك ایران بوده) ناظری در آغاز قرن هشتم قبل از میلاد، به وجود ٢١ رشته قنات اشاره كرده است. در كتابی تحت عنوان «ارمنستان در گذشته و حال» نوشتهی لهمان ـ مورخ ١٩٢٥، آمده است كه ابداع قنات به اوراتورها تعلق دارد و میدانیم كه اهالی اوراتور، اعقاب بلافصل ارمنیها هستند.