بازاریابی چیست؟
بسیاری از مردم در مورد اصطلاح بازاریابی اشتباه می كنند و آن را معادل فروش می دانند؛ در صورتی كه فروش بخشی از بازاریابی محسوب می شود. دلیل اینكه مردم این اشتباه را می كنند این است كه آنها از صبح تا شب با انواع و اقسام تبلیغات تجاری روبرو هستند و به قول یكی از بزرگان علوم مدیریت: امروزه مردم از 3 چیز گریز ندارند، مالیات، مرگ و آگهی های تجاری. اگر كل بازاریابی را به كوه یخ تشبیه كنیم، فروش فقط آن قسمت بیرون آب است كه همه می بینیم در صورتی كه فعالیتهایی قبل از آن صورت گرفته كه باعث این فروش شده است. اگر نیازی مشتری و سلیقه ی آنها به درستی تشخیص داده شود و بر اساس آن كالا طراحی و تولید شده و همراه آن قیمت گذاری و بسته بندی مناسب انجام گیرد همچنین در مورد برنامه های توسعه فروش سیاست های رقابتی اتخاذ شوند، فروش كار بسیار ساده ای خواهد بود و كالا به راحتی فروش می رود.
در تمام كشورها كالاهایی وجود دارند كه اصطلاحاً به آنها كالای داغ گفته می شود، به طوری كه بازار بسیار گرمی دارند و به محض تولید و توزیع، مشتریان فراوانی خواهند داشت و مشتریان در هر كجا و در هر شرایطی آنها را طلب می كنند. مثالی می زنم: اگر شما به فروشگاه شهروند بروید و دنبال كالای خاصی بگردید و از فروشنده جای آن را سؤال كنید و مثلاً او بگوید 4 لاین بالاتر است، با توجه به تراكم و ازدیاد جمعیت شما خودتان را به آن كالای خاص رسانده و بر می دارید. البته عوامل متعددی در موفقیت و یا عدم موفقیت یك كالا مؤثر است كه از آن جمله كیفیت، قیمت، نوع بسته بندی، نحوه برخورد پرسنل با مشتری، نحوه توزیع كالا، خدمات بعد از فروش، ایجاد انگیزه برای خریدار و… را می توان نام برد. به طور كلی بازاریابی را می توان چنین تعریف كرد: فعالیتی انسانی در جهت ارضای نیازها و خواسته ها از طریق فرایند مبادله. حال ببینیم نیاز خواسته و مبادله چیست.
نیازها
نیاز، عبارت است از حالتی احساسی كه محرومیتی را در فرد پدید می آورد كه آن محرومیت خود موجب رنج و الم او می گردد. اگر عمده نیازهای بشر را نام ببریم میتوانیم به طبقه بندی مازلو اشاره كنیم. به اعتقاد مازلو اولین و مهمترین نیاز انسان، نیازهای فیزیولوژیكی هستند كه عبارتند از غذا، پوشاك و مسكن. هر انسانی دوست دارد از بلایا ایمن و محفوظ باشد بنابراین نیاز به ایمنی دارد پس دومین نیاز انسان، ایمنی و تأمین است. از آنجا كه انسان موجوئدی اجتماعی و از فردگرایی گریزان است، دوست می دارد در اجتماعات بوده مردم را دوست بدارد و دوست داشته شود و از این رو خود را با دیگران پیوند میدهد. پس نیاز سوم انسان اجتماعی بودن اوست. او علاوه بر این ها، نیازهای دیگری چون قدر و منزلت و خودشكوفایی یا خودیابی نیز دارد در واقع می خواهد خود و توان خود را به محك تجربه در بیاورد. می خواهد به جایی صعود كند كه جایگاه اصلی انسان است و می خواهد از این زندگی خاكی فراتر برود.
خواسته ها
خواسته ها، شكلی از نیاز انسان است كه توسط فرهنگ یا شخصیت فردی انسان شكل می گیرد. در واقع برخورد نیاز با فرهنگ و شخصیت فردی انسانها خواسته ها را تشكیل می دهند. یك انسان گرسنه، در ایتالیا، اسپاگتی و یا پیتزا دوست دارد در صورتی كه یك انسان گرسنه در ایران، آبگوشت با پیاز و یا چلوكباب با دوغ را طلب میكند.
امیدوارم تا اینجا خسته نشده باشید؛ چون باید برای موفقیت در هر كاری، باید از الفبای آن كار مطلع شد. شما تا مبانی و اصول این كار را یاد نگیرید، امكان ندارد بتوانید بازاریاب و یا فروشنده موفقی شوید. حال ببینیم تقاضا چیست؟ انسانها همواره خواسته های فراوانی دارند این خواسته ها در واقع نامحدود هستند اما منابعی كه جهت ارضای آنها به كار می روند، محدودند. آنها كالایی ها را انتخاب می كنند كه بیشترین رضایت را در مقابل پولی كه پرداخت می كنند، داشته باشند. در واقع خواسته ها زمانی به تقاضا تبدیل می شوند كه با قدرت خرید پشتیبانی شوند.
جهت دریافت فایل بازاریابی چیست؟ لطفا آن را خریداری نمایید