میزان برخورداری از ویژگیهای سازمان یادگیرنده
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: كلیات تحقیق............................................................................ 1
تعریف و بیان مسأله.................................................................................. 2
اهمیت مسأله.............................................................................................. 5
هدف تحقیق................................................................................................ 9
سوالات تحقیق............................................................................................ 9
تعریف عملیاتی متغیرهای تحقیق............................................................. 10
فصل دوم: ادبیات تحقیق........................................................................ 14
بخش اول: پیشینه نظری تحقیق.......................................................... 18
سیر تحولات نظریههای سازمان ومدیریت.............................................. 18
سابقه سازمان یادگیرنده......................................................................... 21
تئوری یادگیری سازمانی........................................................................ 24
تعاریفی از یادگیری سازمانی.................................................................. 25
سازمان یادگیرنده................................................................................... 28
یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده.................................................. 34
عنوان صفحه
نقش مكاتب فكری در سازمان یادگیرنده و یادگیری سازمانی............... 37
اصول سازمانهای فراگیر از نظر «پیترسنج»......................................... 40
تفاوت سازمانهای یادگیرنده با سازمانهای سنتی................................. 54
بررسی و مقایسه نظریه پیترسنج با نظریه صاحبنظران دیگر................ 58
چگونه یك سازمان یادگیرنده با سازمانهای دیگر متفاوت است؟......... 60
اجزای سازنده سازمان یادگیرنده........................................................... 66
سازمان یادگیرنده در آینده..................................................................... 69
راهبردهای ایجاد و گسترش سازمان یادگیرنده..................................... 70
راهكارهای اجرایی سازمانهای یادگیرنده............................................. 75
مزایای ایجاد سازمان یادگیرنده.............................................................. 76
تغیرات ساختاری لازم براساس سازمان یادگیرنده در درون سازمان موجود (مدارس) 78
مدارس یادگیرنده.................................................................................... 80
ویژگیهای مدرسه یادگیرنده.................................................................. 89
مقایسه مدارس دولتی و غیرانتفاعی........................................................ 96
بخش دوم: بررسی پیشینه تحقیق........................................................ 99
نتیجهگیری............................................................................................. 114
عنوان صفحه
فصل سوم: روش تحقیق...................................................................... 118
روش تحقیق......................................................................................... 119
جامعه آماری......................................................................................... 120
نمونه و روش نمونهگیری..................................................................... 120
روش جمعآوری اطلاعات .................................................................... 121
روش تجزیه و تحلیل دادهها................................................................. 122
فصل چهارم: تجزیه وتحلیل یافتهها.................................................... 123
اطلاعات توصیفی گروه نمونه.............................................................. 124
جمعبندی............................................................................................... 131
فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادات................................................. 132
بحث و نتیجهگیری................................................................................. 133
محدودیتهای پژوهشی......................................................................... 134
فهرست منابع......................................................................................... 137
ضمائم................................................................................................... 142
چكیده:
امروزه مفهوم نوینی كه با پیچیده شدن محیط سازمانها مطرح میشود، مفهوم «سازمان یادگیرنده» میباشد. هر چقدر عدم اطمینان محیطی (پیچیدگی وتغییرات محیطی) بالا باشد، سازمانها نیاز بیشتری به دانستن و آگاهی گسترده از عوامل محیطی دارند تا بتوانند خود را با تغییرات و تحولات محیطی تطبیق دهند. سازمان یادگیرنده را نوعی از سازمان به شمار میآورند كه هدف اصلی آن یادگیری است و آموزش و یادگیری در آن نهادینه شده است..
«سازمان یادگیرنده» در طول زمان میآموزد، تغییر میكند و عملكردش را متحول میسازد. «سازمان یادگیرنده» سازمانی است كه عملكردهایش از طریق آگاه شدن و درك بهتر بهبود مییابد و اصلاح میشود (الوانی، 1378-ص3)
برای ایجاد و توسعه سازمانهای یادگیرنده لازم است گامهای اولیه را از مدارس و ایجاد عادت به تفكر خلاق و یادگیری دائمی در تربیت شوندگان آغاز كنیم. كسب اطلاعات درست یادگیری در سنین خردسالی و در سالهای نخستین مدرسه شكل میگیرد و در طول حیات ادامه مییابد. مهارتهای شناختی درست لازمه پیشرفت تحصیلی و ایجاد رغبت و انگیزه برای یادگیری میباشد. یادگیری تنها به سالهایی كه در مدرسه میگذرد اختصاص ندارد ایجاد فرهنگ یادگیری و تبدیل مدارس به سازمانهای یادگیری مستلزم نگاهی دیگر به آموزش وبرنامهریزی آن است. (مشایخ، 1380- ص135-164)
در تحقیق حاضر، حجم نمونه تحقیق 94نفر شامل 75 دبیر و 19 مدیر بوده كه البته این افراد از 7 دبیرستان یعنی 2 دولتی و 5 غیرانتفاعی با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای از جامعه 25 مدرسهای انتخاب شده است. با استفاده از روش تحقیق توصیفی و به كاربردن پرسشنامهای كه حاوی 30 سوال 5 گزینهای بود، دیدگاه دبیران ومدیران دبیرستانهای دخترانه منطقه 2 شهرتهران، نسبت به یادگیرنده بودن سازمانشان (مدرسه) سنجیده شد. اطلاعات حاصله با بهرهگیری از آمار توصیفی (فراوانی،درصد، جداول، نمودارها) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از تجزیه وتحلیل دیدگاه دبیران و مدیران، رشته تحصیلی، مدرك تحصیلی، سابقه خدمت و ... نتایج زیر به دست آمد.
1- مدارس غیرانتفاعی منطقه 2 شهر تهران بیش از مدارس دولتی این منطقه از ویژگیها و اصول یك سازمان یادگیرنده برخوردارند.
2- اصول و ویژگیهای سازمان یادگیرنده در گروه دبیران بیش از گروه مدیران است.
3- با بالا رفتن سابقه خدمت و مدرك تحصیلی افراد به سمت ویژگیها واصول سازمان یادگیرنده میروند.
4- با توجه به رشته تحصیلی بیشترین افراد نمونه از رشته علوم انسانی هستند كه این نشان دهنده بالاتر بودن این ویژگیها در این گروه است.
«مقدمه»
سازمان یادگیرنده سازمانی است كه با ارتقای دائمی ویادگیری فردی، گروهی ودر نتیجه یادگیری سازمانی كاركنان، موجبات تكامل وبالندگی و پویایی افراد و سازمان را در تعادل با محیط متغیر فراهم میسازد. در یادگیری سازمانی ترتیبی اتخاذ میشود كه با ایجاد ارتباط بین آگاهیها و دانش فردی اعضای سازمان كه از تجربیات كاری و سایر مجاری كسب دانش فرا گرفته شده «نوعی دانش جمعی و سازمانی حاصل آید. (الوانی، 1383-ص21)
سازمان یادگیرنده مفهوم نوینی است كه همراه با پیچیده شدن محیط سازمانها مطرح شده است. هر چقدر عدم اطمینان محیطی ناشی از پچیدگی و تغییرات آن بالاتر باشد سازمانها برای تطبیق خود با تحولات محیطی نیاز شدیدتری به دانش و آگاهی گسترده از عوامل محیطی پیدا میكنند.
مفهوم سازمان یادگیرنده با توجه به پیچیدگی روزافزون محیط سازمانی و افزایش عدم اطمینان در محیط، مفهوم بسیار معتبری است توانایی سازگاری سازمان با محیط متغیر به یادگیری بستگی دارد. برای رقابت با سازمانهای دیگر،یك سازمان باید بهتر از آنها یاد بگیرد و دانش خود را سریعتر و گستردهتر از آنها در سراسر سازمان به كار بندد. امروزه، سازمانها و كاركنان آنها، باید پیوسته خود را با شرایط و موقعیتهای جدید سازگار سازند تا بتوانند در دراز مدت دوام بیاورند. این، واقعیت سازمانهای جدید است (علاقهبند، 1385)
فصل اول
كلیات تحقیق
تعریف و بیان مسئله:
از مباحث جدید مدیریت این است كه سازمان باید به طور دائم در حال یادگیری باشد. (بهرامزاده، 1379، ص 52) هیچ سازمانی را نخواهیم یافت كه بدون آموختن و یادگیری بتواند لحظهای دوام داشته باشد. سازمانها باید یاد بگیرند كه چگونه بیاموزند و از تمامی شیوههای یادگیری به بهترین وجه بهره گیرند. دنیا در حال تغییر و تحولی بس شتابان است و هیچ نیرویی قادرنیست مانع این تغییر و تحول گردد. سازمانها باید بیاموزند و در راه آموختن از هر شیوه و ابزاری كه میتواند به آنها یاد دهد بهره گیرند.(شفاعی، 1380، ص 58) در یك دنیای نامطمئن جایی كه همه ما به تعیین میدانیم كه هیچ چیز مطمئن نیست، به سازمانهایی نیاز داریم كه به طور مستمر خودشان را از نو بسازند، خود را از نوكشف كنند و به خودشان مجدداً نیرو بخشند. اینها سازمانهای یادگیرندهاند یعنی سازمانهایی كه عادت به یادگیری دارند.مفهوم اصلی سازمان یادگیرنده یعنی سازمانی كه به طور مستمر ظرفیت خود را برای ایجاد آینده دلخواه خویش بالا میبرد. (موسوی، 1379-ص76) صاحبنظران اینامر ویژگیهایی را برای سازمان یادگیرنده برشمردهاند كه راهنمای خوبی برای مدیران سازمان خواهد بود تا وضعیت سازمان خود را با ویژگی مذكور مقایسه كنند و شرایط لازم جهت برخورداری از آن ویژگیها را برای سازمان فراهم آورند. پیترسنج با كتاب پنج فرمان خود مشهورترین نویسندهای است كه در ارتباط با سازمان یادگیرنده مطرح است،وی عناصر یا اجزای تشكیل دهنده سازمان یادگیرنده را چنین مطرح كرده است:
1- تفكر سیستمی (system thinking): روشی از تفكر است كه در آن برتری كل بر جزء تصدیق میشود و هر جزء در رابطه با كل اجزاء به عنوان یك سیستم نگریسته میشود.(هر كس یاد میگیرد و میداند كه كل سازمان چگونه كار میكند.)
2- تسلط فردی (personal mastery): هر فرد باید در یك زمینه و یا زمینههای گوناگون مرتبط به هم مشخص شود كنجكاو یا افراد برای یادگیری مداوم، روحیه یادگیری از این اصل نشأت میگیرد. (هر كس نسبت به خود آگاه میشود وبا دیگران با گشودگی رفتار میكند.)
3- مدلهای ذهنی (Mental model): مدلهای ذهنی مفروضات اساسی وحك شده در ذهن انسان بوده و تعیین كننده چگونگی تفكر و عمل هر فرد هستند. بنابراین باید مثبت باشند. (هر كس روش قدیمی تفكر را كنار میگذارد.)
4- نگاه مشترك به آینده (دیدگاه توام با بصیرت مشترك) (shared vision): بینش، دانستن تصور ذهنی روشن است.بینش به مفهوم دور نماست و جهتگیری آتی سازمان را به تصویر میكشد ومنبع انرژی برای یادگیری است.(هر كس برنامه سازمان را میفهمد و با آن موافق است)
5- یادگیری سیستمی (Team Learning): یادگیری تیمی فرآیند یكسو كردن وتوسعه توانایی تیم برای رسیدن به اهداف است. یادگیری تیمی عاملی حیاتی است زیرا تیمها واحدهای یادگیری بنیادی در سازمانهایی نوین هستند. (همه با هم كار میكنند تا برنامه سازمان عملی شود.)
سازمان آموزش و پرورش و مدارس كه زیر سیستم این سازمان به شمار میآیند باید حتماً یادگیرنده باشند تا بقا ودوام یابند. با بررسی این ایدة سازمان یادگیرنده در سازمانهای آموزشی و پژوهشی به این اصل پی میبریم كه آیا واقعاً اینها زندهاند یا اینكه نقش یك موجود زنده یادگیرنده را بازی میكنند واز همه مهمتر باید به دنبال راهكارهایی برای بهبود سازمانهای موجود خود باشیم و آنها را به سوی سازمانهای یادگیرنده هدایت كنیم. از آنجا كه در سالهای اخیر با پیدایش مدارس غیرانتفاعی بسیاری از افراد تصور میكنند كه این مدارس با دریافت هزینههای هنگفت میتوانند نیازهای آموزشی دانشآموزان را برآورده كنند یا اینكه دبیران و پرسنل خود را به لحاظ آموزشی به روز نگهدارند، تحقیق حاضر درصدد است بررسی كند كه مدارس مقطع متوسطه عمومی منطقه 2 شهر تهران اعم از (دولتی و غیرانتفاعی) تا چه از حد از ویژگیهای سازمانی كه پیش از این ذكر شد برخوردارند؟
لذا جالب است بدانیم آیا مدارس ما میتوانند جزء سازمان یادگیرنده قلمداد شوند و برخی ابعاد و ویژگیها را دارا هستند یا خیر؟
«اهمیت مسئله»:
امروزه با توجه به تغییرات سریع محیطی، شرایط ناپایدار،پیشرفت سریع علم و دانش و فرآیند پیچیدهی ارتباطات، مقداری اثربخشی مدارس به گونهای كه بتوان برای مسائل، پاسخ مناسب و به هنگام داشته باشند،مورد بحث بسیاری از كارشناسان و طراحان نظام آموزشی است. همانگونه كه دنیای ما به نحو فرآیندهای پیچیدهتر میشود، به همان اندازه نیز محیط درونی و بیرونی مدارس به نحو تصاعدی پیچیدهتر میشود از یك طرف بسیاری از خواستهها و انتظارات جامعه از مدارس وفرهنگ پاسخگویی در دنیای مرتبط امروز، در مقایسه با گذشته تفاوت كرده است. جلب رضایت اولیای دانشآموزان به سادگی قبل از طریق اعتماد آنها به اینكه مدارس وظیفهاش را خوب میداند و خوب هم انجام میدهد.امكانپذیر نیست. از طرف دیگر وضعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی وتكنولوژیكی جامعه ما نیز بسیار متحول و متفاوت از گذشته شده است. امروزه فنآوری ارتباطات واطلاعات در جامعهی ما رو به گسترش است كه تاثیر آن در همهی سازمانها و از جمله مدارس به نحو چشمگیری مشهود میباشد. به این تریتب در ادامه فعالیت و بقای خود باشرایط متغیر محیطی سازگار شوند تا بتوانند با اثر بخشی فعالیت كرده و در دراز مدت دوام بیاورند. (علاقهبند، 1385)
در چنین شرایطی نظام تعلیم و تربیت كشور نیازمند مدارسی است كه واجد شرایط و مهارتهایی باشند كه در گذشته نزدیك چندان ضروری به نظر نمیرسید. وجود چنین شرایط و مهارتهایی مدارس به به سمت سازمانهای یادگیرنده سوق میدهد كمه درآن یادگیری همه اعضایش اعم از كادر مدیریتی، آموزشی، اداری، پشتیبابی و شاگردان تسهیل میكند، و خود را به طورمستمر دگرگون میسازد.در مدارس وسازمانهای آموزشی، كارورزان و كارگزاران آموزش و پرورش میتوانند از طریق نوسازی خویشتن مدارس خود را به سازمانهای یادگیرنده مبدل سازند.
«جایگاه سازمان یادگیرنده در آموزش و پرورش»:
سازمان یادگیرنده در اصل نوعی خاص از سازمان است كه حاصل یادگیری سازمانی است كه البته یادگیری سازمانی یك بعد از سازمان یادگیرنده است و سازمان یادگیرنده نسبت به یادگیری سازمانی مفهومی وسیعتر دارد. «استربای و اسمیت» در سال 1997 بیان كردند كه آن سازمانی باید سازمان یادگیرنده نامیده شود كه فرآیند یادگیری در آن دائمی باشد. (شفائی، 1380، ص35). از آنجا كه سازمان آموزش و پرورش با مفهوم آموزش هویت پیدا میكند میتوان دریافت كه امر آموزش و به تبع آن یادگیری با این سازمان عجین شده است. این سازمان و زیرسیستمهای آن بدون آموزش و یادگیری معنی و مفهوم و كلاً هویت خود را از دست خواهند داد. آموزش و پرورش و سایر زیرسیستمهای آن باید یك سازمان یادگیرنده باشند یعنی باید ابزارهای جدید برای یادگیری را به كار گرفته و از ابزارهای نسل پیشین بهره ببرند. (موسوی، علی 1379، ص 133) تا اینكه در دنیای رقابتی امكان توفیق یابند و بتوانند ماموریتهای خود را محقق سازند.
صاحبنظران مختلف از سازمان یادگیرنده تعاریف متعددی ارایه كردهاند:
- سازمان یادگیرنده جایی است كه الگوهای جدید تفكر رشد مییابند، اندیشههای جمعی و گروهی ترویج میشوند و افراد چگونگی آموختن را به اتفاق هم میآموزند. (الوانی، 1377، ص326).
- سازمان یادگیرنده سازمانی است كه در آن یادگیری نیاز همیشگی كلیه كاركنان تلقی میشود و در آن ضمن تاكید بر «آموختن چگونه آموختن» و جذب و توزی دانش نو، به خلق و تولید اطلاعات ودانش جدید و مورد نیاز پرداخته میشود و تمامی این دانشها در رفتارها و عملكردها متجلی می گردد تا از این راه ضمن نهادینه سازی آموزش و یادگیری در كلیه سطوح سازمانی، زمین لازم را برای اصلاح مستمر ساتارها و فرآیندها و در نتیجه افزایش كارایی و اثر بخشی سازمان فراهم آورد. (قهرمانی، 1380، ص82).
- پیترسنج سازمان یادگیرنده را مكانی میداند كه افراد در آن مستمراً ظرفیتهای یادگیری خود را توسعه میدهند تا به نتایج دلخواه خود برسند. وی سازمان یادگیرنده را الگوی زنده و جامع از یك آرمانشهر (مدینه فاضله) میبیند كه افراد آن به یادگیری جمعی اشتیاق فراوان دارند و یاد میگیرند كه چگونه با یكدیگر تعامل بهتری داشته باشند. (پگز، 1381، 121).
- سازمان یادگیرنده سازمانی است كه در ایجاد، كسب و انتقال دانش و اصلاح رفتار خود در واكنش به دانش و بصیرتهای جدید مهارت دارد. (گارونین،1993).
«هدف تحقیق»:
مقایسه دبیرستانهای دخترانه دولتی و غیر انتفاعی منطقه 2 تهران از نظر میزان برخورداری از ویژگیهای سازمان یادگیرنده.
«سوالات تحقیق»
1- آیا بین دبیرستانهای دخترانه دولتی وغیرانتفاعی منطقه 2 تهران از نظر میزان برخورداری از اصول و ویژگیهای سازمان یادگیرنده تفاوتی وجود دارد؟
2- آیا بین دبیران ومدیران این مدارس از نظر میزان برخورداری از اصول و ویژگیهای سازمان یادگیرنده تفاوتی وجود دارد؟
3- آیا با بالا رفتن سابقه خدمت ومدرك تحصیلی افراد در میزان برخورداری آنها از اصول و.ویژگیهای سازمان یادگیرنده تفاوتی حاصل میشود؟
4- ـآیا رشته تحصیلی (اعم از علوم انسانی، علوم پایه، فنی مهندسی و...) افراد در میزان برخوردرای آنها از اصول وویژگیهای سازمان یادگیرنده تاثیری دارد؟
«تعریف عملیاتی متغیرهای تحقیق»
1- مدرسه دولتی: مدارسی كه به موجب قانون به وسیله دولت ایجاد و ارایه میشوند. (معینی، 1382، ص15)
2- مدرسه غیر انتفاعی: مدارسی كه از طریق مشاركت مردم مطابق اهداف، ضوابط، برنامهها و دستورالعملهای عمومی وزارت آموزش و پرورش تحت نظارت آن وزارتخانه تاسیس و اداره میشوند. (معینی، 1382، ص15).
3- سازمان یادگیرنده: سازمانی كه به طور مستمر از طریق خلق و پرورش قابلیتهای مورد نیاز جهت دستیابی به موقعیتهای آتی توسعه مییابد. (سنج، 1990، ص 186).
4- تفكر سیستمی: یكی از شاخصهای 5 گانه سازمان یادگیرنده است و ازطریق مقولههای زیر بررسی خواهد شد:
1. تشخیص و در ارتباط قرار دادن (موردتوسط دبیران ومدیران، 2. توجه به فرآیندها، 3. دوری از نگرش تك بعدی، 4. توجه به جنبههای مختلف در برنامهریزی و تصمیمگیری، 5. انجام كارها توسط مدیران ودبیران همانند اعضاء یك اركستر.
5- تسلط فردی: یكی از شاخصهای 5 گانه سازمان یادگیرنده است واز طریق مقولههای زیر بررسی خواهد شد:
1.احساس مسئولیت مدیران و دبیران، 2. تسلط بر كارها 3. توانا بودن مدیران ودبیران 4. عمقنگری در زمینه حرفهای و شغلی 5. اشتیاق به یادگیری 6. كاربرد اطلاعات در مهارتهای مرتبط با كار توسط مدیران و دبیران
6- مدلهای ذهنی پویا: یكی از شاخصهای 5گانه سازمان یادگیرنده است واز طریق مقولههای زیر بررسی خواهد شد:
1. بیان آزادانه افركا توسط مدیران و دبیران، 2. دوری از مدل ذهنی خشك ومتعصبانه، 3. تامل وپرسش در برار مشكلات، 4. دوری از تعصب در تحقیقات.
7- نگاه مشترك به آینده: یكی از شاخصهای 5گانه سازمان یادگیرنده است واز طریق مقولههای زیر بررسی خواهد شد:
1. وجود آرمان مشترك در مدرسه، 2. ایجاد آرمان مشترك توسط مدیران ودبیران در مدرسه، 3. مرتبط بودن آرمان مشترك گروه در مدرسه با آرمان شخصی افراد، 4. تحقق یافتن آرزوهای افراد در مدسه، 5. مشورت با مدیران و دبیران در شكلگیری آرمان مشترك مدرسه،
6. همسوئی اهداف كاركنان و اهداف مدرسه.
8- یادگیری تیمی: یكی از شاخصهای 5گانه سازمان یادگیرنده است و از طریق مقولههای زیر بررسی خواهد شد:
1. خوب عمل كردن دبیران در كارهای محوله، 2. حس مشاركت بین دبیران و مدیران، 3. انتقادپذیری مدیران، 4. تمایل به بحث در مورد اشتباهات توسط مدیران ودبیران، 5. رقابت سالم در میان دبیران، 6. امكان پیشرفت دبیران در میان گروه.
9- یادگیری سازمانی: فرآیندی است كه سازمانها ایجاد و سازماندهی میكنند تا دانش مربوط به فعالیتهایشان و كارایی سازمان را از طریق بهبود به كارگیری مهارتهای گسترده فردی كارشان توسعه بخشند.(داكسون، 1993).
10- تفاوت بین دو مفهوم یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده: باید بین 2 مفهوم «یادگیری سازمانی» و «سازمان یادگیرنده» تفاوت قایل شد. اولی یك فراگرد و دومی یك ساختار است.سازمان یادگیرنده، سازمانی است كه یادگیری را تجربه و عمل میكند. برعكس یادگیری سازمانی، یك رفتار سازمانی شاخص است كه در سازمان یادگیرنده عملاً بروز میكند. سازمان یادگیرنده یك موجودیت است در حالیكه یادگیری سازمانی یك فراگرد یا مجموعهای از اعمال واكنشها محسوب میشود. (علاقهبند، 1385).
فصل دوم
ادبیات تحقیق
سازمانهای آینده به دلیل ماهیت عمری كه در آن به سر میبریم، تفاوتهای بسیار زیادی با سازمانهای گذشته دارند. عصر حاضر را میتوان با 2 مشخصهی اصلی آن، یعنی شتاب فراوان تغییرات وا فزایش عدم قطعیت تعریف نمود، به تبع این ویژگیهای محیطی،ادارهی سازمانهای امروز بسیار پیچیده شده وراهحلهای دیروز ضرورتاً به كار حل مسائل امروز نمیآیند. به قول تافلر: «در شرایط امروز هیچ چیز خطرناكتر از دلبستن به كامیابیهای دیروز نیست» در سازمانهای امروز وظایف پیچیده و فكری، جایگزین وظایف ساده و فیزیكی قبل شده است. كاركنان تحصیل كرده ومتخصص در جای كارگران بدون سواد و بیمهارت گذشته قرار گرفتهاند. برای شناخت، فهم مسائل و ویژگیهای سازمانها، اطالع از روند تغییرات در سازمانهای امروزی وتوسعهی افق دید به سازمانهای فردا،ضرورتی اجتناب ناپذیر برای مدیران است.در بررسی نظر محققین و مطالعاتی كه پیرامون تغییرات سازمانها و مدیریت آنها با توجه به تحولات سریع جهانی پرداختهاند،دو نكته را در مییابیم یكی آنكه سازمانها مثل گذشته قابل پیشبینی نیستند و امروزه نامهای دیگری متناسب با عصر حاضر به خود گرفتهاند سازمانهایی با عنوانهای سازمانهای یادگیرنده، فراجو، فراگیر، پیشگام، اعتماد آفرین، دانایی محور، بدون مدیر، تندآموز، یادگیری محور، دانش مدار، سازمان فردا ، ... و بدنبال آن مدیریت دانش مطرح شده است و طراحان آنها به بیان ویژگیهای این سازمانها و مدیریت در آنها پرداختهاند اما آنچه مشترك بین مباحث مطرح شده این سازمانها بوده و ویژگی اساسی همه این سازمانها میباشد تاكید بر امر یادگیری و یادگیرنده بودن در سازمان است و بیاغراق هم طراحان و تخصصین سازمانهای مطرح شده، یادگیری در سازمان را اساس و بنیان سازمانهای عصر تحولات پیچیده میشمرند و باید اعتراف كرد كه سازمانهای كامیاب آینده با هر نامی كه باشند باید سازمانی یادگیرنده باشند و یعنی باید یادگیری در این سازمانها اصل اساسی معرفی شود كه نهایت منجر به پیدایش سازمان مطلوب گردد.