حق تالیف
استان پهناور یزد در مركز ایران و حاشیه كویر مركزی واقع شده است این استان به علت قرار گرفتن در مركز ایران و دوری از دریا، دارای شرایط اقلیمی ویژه‌ای است، وجود ارتفاعات زاگرس در غرب و البرز در شمال، مانع نفوذ رطوبت به آن شده، از طرفی مجاورت با كویر خشك و پهناور نمك، این استان را در ردیف آب و هوای خشك صحرایی قرار داده است این مشكل تا حدودی با حفر قنا
دسته بندی جغرافیا
بازدید ها 834
فرمت فایل doc
حجم فایل 156 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 208
قیمت: 6,900 تومان
استان یزد

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

استان یزد

استان پهناور یزد در مركز ایران و حاشیه كویر مركزی واقع شده است. این استان به علت قرار گرفتن در مركز ایران و دوری از دریا، دارای شرایط اقلیمی ویژه‌ای است، وجود ارتفاعات زاگرس در غرب و البرز در شمال، مانع نفوذ رطوبت به آن شده، از طرفی مجاورت با كویر خشك و پهناور نمك، این استان را در ردیف آب و هوای خشك صحرایی قرار داده است. این مشكل تا حدودی با حفر قنات های فراوانی كه در این استان به چشم می خورد، حل شده است[1].

گرچه بیشتر نقاط استان را از مین های پست تشكیل داده ولی ارتفاعاتی هم در این استان وجود دارد كه بزرگ ترین آن رشته كوه شیركوه در مركز استان و جنوب غربی شهرستان یزد است. این رشته كوه، بخش هایی از شهرستان تفت و مهریز را در برگرفته و بلندترین قله آن 4055 متر ارتفاع دارد، بنابراین آبادی هایی مثل هنزا، طرزجان، سخوید، علی آباد و نصرآباد، دارای آب و هوایی كوهستانی و كاملاً متفاوت از دیگر مناطق استان است. جزاین، ارتفاعاتی موسوم به كوه های خرانق هم در شرق اردكان و شمال بخش خرانق واقع شده كه نسبت به شیركوه دارای وسعت و ارتفاع كمتری است. ارتفاعات دیگر استان نسبتاً كوتاه بوده و اهمیت چندانی ندارد[2].

پست ترین نقاط استان را مناطق شمالی شهرستان اردكان و جنوبی شهرستان طبس كه با كویر مركزی و لوت مستقیماً در ارتباط است، تشكیل می دهد. غیر از مناطقی كه در داخل دو كویر بزرگ مركزی و لوت واقع شده، كویرهای كوچكی هم در این استان پراكنده است كه مهم ترین آنها، كویر در انجیر در شمال بافق، كویر ساغند در شرق‌آباد ساغند و كویر ابركوه است كه بخش شرقی این شهرستان را فرا گرفته است[3].

برخی از تواریخ از دریاچه ای موسوم به دریاچه ساوه در منطقه كویر مركزی نام برده‌اند كه هم زمان با ولادت پیامبر گرامی اسلام (ص) خشك شده و تدریجاً شرایط امروزی را پیدا كرده است. جعفری در تاریخ یزد درباره موقعیت آن نوشته كه بیده[4] و میبد و عقداً در كنار این دریاچه قرار داشته اند و با رجین[5] میبد، بندر بوده است. این دریاچه تا همدان گسترده بوده و تجنت كوه در میان آن قرار داشته است[6].

استان یزد در حال حاضر دارای 125366[7] كیلومتر مربع وسعت است و شهرستان‌های یزد، صدوق[8] ، میبد، اردكان، مهریز، بافق، ابركوه، تفت و طبس را در برگرفته است. منطقه جغرافیایی كه استان فعل یزد در آن واقع شده، در قدیم بخش‌هایی از ایالت فارس و كرمان را اشغال می كرده و از شمال نیز در محدوده كویر لوط[9] قرار داشته است[10]. لذا در قدیم این استان به صورت مستقل و در قالب یك ایالت اداره نمی شد.

شهرستان یزد، مركز استان در جلگه ای مسطح و خشك بین كوه های شیركوه و خرانق قرار دارد. این شهرستان همراه شهرستان صدوق با 7244 كیلومتر مربع مساحت در بخش غربی استان یزد واقع است. از تقسیم شهرستان یزد به دو شهرستان یزد و صدوق بیش از سه سال نمی گذرد و به علت یك پارچگی قبلی آن، هنوز هم بعضاً، صدوق را جزء یزد به حساب می آورند[11].

شهرستان یزد از یك بخش مركزی و شهرستان صدوق از دو بخش اشكذر (مركز شهرستان) و خضرآباد تشكیل شده است.

ابركوه از دیگر شهرستان های استان است كه برخلاف اسمش در دشت مسطحی قرار گرفته[12] و در قسمت شرقی آن كویر ابر كوه واقع شده است. این شهرستان با 5345[13] كیلومتر مربع وسعت در جنوب شرقی استان قرار گرفته و در طول تاریخ آن چندین بار به یزد و فارس و اصفهان الحاق شده و جدا گردیده، در حال حاضر حدود دو دهه از ملحق شدن آن به استان یزد می گذرد.

اردكان، دیگر شهرستان استان، در جنوب كویر مركزی واقع شده و ارتباط استان را با این كویر برقرار كرده است. با وجود وسعت زیاد، بخش هایی از این شهرستان كاملاً كویری و غیر قابل سكونت می باشد. اردكان دارای 23897 كیلومتر مربع مساحت است و پس از طبس در رتبه دوم وسعت قرار دارد. سه بخش مركزی، خرانق و عقدا، این شهرستان را تشكیل داده است.

دیگر شهرستان یزد، بافق است. این شهرستان در شرق استان قرار گرفته و 15021 كیلومتر مربع را اشغال كرده است. بافق دارای دو بخش مركزی و بها باد بوده و از نظر مساحت در رده سوم قرار دارد. محدوده فعلی این شهرستان، در قدیم بخش هایی از ایالت های فارس و كرمان و كویر لوت را تشكیل می داده است[14].

شهرستان تفت در بخش غربی استان واقع شده و در نواحی شمال و شمال شرقی به خاطزر وجود ارتفاعات شیركوه از آب و هوای سرد كوهستانی برخوردار است. شهر تفت در كوهپایه واقع شده و رودخانه عظیمی از میان آن می گذرد كه آب های شیركوه را به طرف یزد هدایت می كند. دیگر نواحی شهرستان دارای آب و هوای گرم و خشك است. مساحت این شهرستان به 5871 كیلومتر مربع بالغ می شود و از دو بخش نیرو مركزی تشكیل شده است.

شهرستان طبس- كه مدت زیادی از الحاق آن به استان یزد نمی گذرد- به عنوان بزرگترین شهرستان، در شمال شرق استان واقع شده و از شمال شرق با كویر مركزی و از جنوب با كویر لوت همجوار است. ارتفاعاتی در نواحی مختلف این شهرستان پراكنده است كه بلندترین آن كوه 3009 متری «نای بند» در جنوب می باشد. شهر طبس در دشت مسطحی واقع شده و بخشی از ارتفاعات مذكور آن را احاطه كرده است[15]. طبس با 55355 كیلومتر مربع از دو بخش مركزی و عشق آباد تشكیل یافته است.

شهرستان مهریز بخش جنوبی استان را اشغال كرده و دارای دو نوع آب و هوای سرد كوهستانی، در نواحی شمال و شمال غربی (به علت وجود ارتفاعات شیركوه) و گرم و خشك در نواحی شرقی و جنوبی است[16]. این شهرستان دارای دو بخش مركزی و هرات با مجموع 14814 كیلومتر مربع مساحت است.

میبد از دیگر شهرستان های این استان، منطقه كوچكی را در شمال شهرستان یزد اشغال كرده و مساحت آن به 1355 كیلومتر مربع بالغ می گردد. این شهرستان تا چندی قبل یكی از بخش های اردكان را تشكیل می داده است. فاصله جاده ای این شهر تا اردكان تنها 9 كیلومتر و فاصله آن تا یزد 45 كیلومتر است. ارتباط این شهر از طریق بزرگراهی برقرار می گردد (این بزرگراه دو شهر تفت و مهراز را هم به یزد پیوند داده است).[17]

یزد پیش از اسلام

برخی مورفین، تاریخ یزد را به قرن ها پیش از اسلام می رسانند، از آن جمله مولف تاریخ یزد، بنای این شهر را به اسكندر مقدونی نسبت داده، می نویسد:

«اسكندر… چون سر بیابان خراسان رسید كه اكنون شهر یزد است بفرمود تا قلعه بساختند و آنرا جاری كردند و كسی آن خود را بفشاند و آن جماعت آنجا ساكن گردانید و آن مقام را كثه[18] نام نهاد و این اول عمارت یزد است كه ان را زندان ذوالقرنین[19] می خوانند… و این كثه اول عمارت یزد است و بعد از اسكندر این كثه معمور شد و جماعتی در آنجا جمع شدند و عمارت و زراعت كردند[20].»

البته نقل این داستان به افسانه بیشتر می ماند، زیرا حضور اسكندر در یزد مورد تردید است و مورفین برآن اتفاق ندارند[21].

به طور كلی، تاریخ پیش از اسلام یزد، با هاله ای از ابهام همراه است. برخی ایجاد پاره‌ای از ابنیه آن را به دوره های بسیار قدیمی تر از اسكندر نسبت می دهند، چنانچه احمد كاتب در كتابش بنای نارین قلعه (كهندژ میبد) را به سلیمان پیغمبر (ع) منسوب می كند[22]. عبدالعظیم پویا نیز با توجه به مطابقت معماری این قلعه با معماری دوره مادها آن را از ساخته های این دوره می داند[23]. برخی دیگر، ایجاد یزد و تاریخ این سرزمین را به دوره های متاخر اشكانی و ساسانی منسوب می كنند. بر این اساس می‌توان گفت، نقاطی چون میبد، زارج، اشكذر و… به عصر اشكانی و برخی آثار دیرینه دیگر به عهد ساسانی مربوط است. در این میان از ابر نوآباد به عنوان آخرین آبادی در عهد ساسانی یاد شده است[24]. از جمله حوادث تاریخی یزد، مقارن ظهور اسلام، فرار یزدگرد به این شهر می باشد. احمد كاتب در این باره گوید:

«یزدگرد به جلولا رفت و از آنجا به همدان آمد و از همدان به فارس آمد و آخر از فارس به اصفهان آمد و هرجا كه می رفت لشكر اسلام از عقب او می رفتند و آن ولایت مسخره می كردند و یزدگرد از اصفهان بگریخت و به یزد آمد و دو ماه در یزد بود و از لشكر اسلام خایف، و اموال و جواهر و زرینه و سیمینه كه با خود داشت جمع كرد و خواست كه به راه طبس به جانب خراسان روانه گردد، از كثرت مال عاجز شد، با فرخ زاد مشورت كرد، فرخ زاد گفت كه زر در زمین پنهان باید كردن و بر اثر آن نشان باید ساختن و گنج نامه همراه خود بردن، تا وقتی كه ضرورت افتد آن را به دست توان آورد. فرخ زاد چون این بگفت یزدگرد صواب دید بفرمود كه در خارج شهر در سه موضع سه چاه فرو بردند و در قعر چاه طاق هایی بلند بكند و در شب اموال بدان موضع نقل كردند و سرچاه نباشند و گنج نامه بنوشتند و یزدگرد با خود همراه كرد و بر اثر موضع چاه یك تیر پرتاب كم یا بیش بفرمود تا گنبدخانه ساز دادند به جهت دلیل گنج[25].»

ظهور اسلامی تا سلطه كاكویان

به دنبال فتوحات سپاه اسلام، مسلمانان در زمان عمر موفق به فتح سرزمین یزد شدند. از جمله در مواجهه با مردم فهرج ایشان را به اسلام دعوت كردند، ولی بنا به نقلی، شبیخون نمردم فهرج و خویدك و فراقتر به سپاه اسلام منجر به كشته شدن عده‌ای از صحابه و تابعین گردید. محلی كه این واقعه در آن صورت گرفته، امروز به نام «شهدا»[26] در بین مردم معروف است. البته در اصل واقعه و تعداد كشته شدگان و هویت آنان اختلاف نظر وجود دارد[27].

مردم یزد در دوران عثمان، این اسلان را پذیرا شدند و عمربن مغیره به عنوان والی یزد، حكومت آنجا را به دست گرفت. به دنبال اسلام آوردن مردم یزد، مردم فهرج هم به اسلام روی آوردند[28]. در دوران خلافت حضرت علی (ع) عامل یزد از طرف مسلم بن زیاد والی فارس و عراق تعیین می گردید ومالیات هم از این طریق جمع آوری می‌شد[29].

از زمان شهادت حضرت علی (ع) تا دوره حكومت هشام بن عبدالملك، تاریخ یزد را سكوت فرا گرفته است[30].

در زمان هشام، ابوالعلاء طوقی از طرف او به حكومت یزد منصوب شد. از كارهای عمرانی او بنای قصر و باغ علاء در یزد است. با ظهور عباسیان و به دنبال قیام ابومسلم، علاء از یزد گریخت و احمدبن محمد زمجی از جانب ابومسلم به حكومت   یزد رسید. زمجی علاء را دستگیر كرده به آتش سوزاند و اتباعش را نیز كشت. او قصر علاء را ویران كرده، به جای آن باغ رقصری بهتر به نام «محمدآباد» بنا نهاد. از دیگر كارهای او بنای «مسجد فرط[31]» و احداث محله «كوشك نو[32]» می باشد[33].

تاریخ های قدیم یزد از وقایع این دیار  پس از احمد زمجی تا ظهور صفاریان ذكری به میان نیاورده اند.

تنها واقعه مهم در این دوره گذر حضرت امام رضا(ع)[34] از این سرزمین است كه برخی از منابع به آن اشاره كرده اند. از جمله مستوفی به عبور حضرت از شهر یزد و اقامه نماز ایشان در مسجد فرط و بیان معجزه ای از آن حضرت در حمام فرط، كه ضمن آن سلطان قطب الدین زنگی از بیمای شفا یافته، اشاره كرده است[35].

با ظهور صفاریان، یزد به تصرف یعقوب لیث صفاری در آمد. او در مواجهه با لشكر خلیفه عباسی آن را شكست داد ولی پس از مدتی خود در گذشت و حكومت به برادرش عمر و لیث رسید. عمرو لیث دوامی نیاورد و به سال 287 هـ در رویارویی با لشكر امیر اسمغیل سامانی شكست خورد، بنابراین برای مدتی اداره امور یزد به دست سامانیان افتاد و مالیات یزدهم به وسیله ایشان جمع آوری می شد. پس از آن سبكتكین و بعد سلجوقیان بر یزد مسلط گردیدند. سلجوقیان توانستند خراسان و فارس و عراق را به تصرف خود در آورند. حكومت سلجوقیان مخصوصاً در زمان طغرل در اوج شكوفایی بود، طغرل در ادامه فتوحاتش قصد اصفهان كرد، در این هنگام آخرین پادشاه آل بویه، علاء الدوله ابوجعفر كالنجار در اصفهان حكومت می كرد و چون وضع را چنین دید، سكه و خطبه را به نام طغرل كرد، لذا طغرل از تصرف اصفهان منصرف شد[36].

در دوران حكومت ملك شاه سلجوقی، پس از تصرف تمام عراق و آذربایجان، سلطان، قصد تصرف اصفهان را نمود ولی چون علاء الدوله بر اصفهان حكومت می‌كرد از تصرف این شهر شرم نمود، در عین حال، برای علاء الدوله خلعت شاهانه‌ای فرستاد و او را تكریم كرد، در ضمن از او خواست حكومت اصفهان را به سلجوقیان واگذارد و در عوض حكومت هر جای دیگر را كه می خواهد به دست گیرد. علاءالدوله پذیرفت و ملك شاه با مضورت نظام الملك حكومت یزد را به او داد و دختر عموی خویش، ارسلول خاتون را هم به ازدواج او در آورد. او یزد را به عنوان عبادتخانه علاء الدوله «دارالعباده» نامید. بنابراین علاء الدوله در سال 504 هـ. عملاً حكومت یزد را به دست گرفت[37].

كاكویان یزد

علاء الدوله، بنیانگزار سلسله كاكویه است. این سلسله در یزد، دست به آبادانی‌های بسیاری زده و مساجد و مدارس متعدد و كتابخانه ساخته است[38].

دوره خود علاء الدوله كالنجار مخصوصاً از لحاظ آبادانی هایی كه كرده است، حائز اهمیت می باشد. وی بانی نخستین مسجد جامع یزد است كه هم اكنون خرابه‌های آن در ضلع شرقی مسجد جامع باقی است. در عصر او همچنین چهار دروازه یزد به وسیله سرهنگان او ساخته شد[39].

همسر او ارسلان خاتون نیز در این آبادانی ها كوشا بود و آثاری از خود باقی گذاشت. از دیگر آثار این دوره می توان به ایجاد محله یعقوبی، قنات و ده نرسوآباد و مقبره و گنبدعالی[40]، تاسیس كتابخانه مدرسه فخریه، طرح مدرسه و كتابخانه به محله سرریگ و ایجاد مدرسه دو منار اشاره كرد. فهرست آثار دوران حاكمیت این خانواده را در تاریخ یزد جعفری و تاریخ جدید یزد احمد كاتب، می توان ملاحظه كرد[41].

آخرین فرد این خانواده امیر فرامرز است كه «گرد فرامرز[42]» یادگار اوست و چون در سال 536 كشته شد، دو دختر او به وسیله سلطان سلجوقی در یزد روی كار آمدند و سلسله اتابكان یزد تاسیس شد[43].

اتابكان یزد

با روی كار آمدن دختران امیر فرامرز، ركن الدین سام به عنوان اتابكی دختران و ضبط امور شهر تعیین گردید. دوران اتابكی ركن الدین سام كوتاه بود و پس از او عزالدین لنگی، اتابكی دختران را از سال 584 هـ. به عهده گرفت. عزالدین لنگر فرد ممتاز این خانواده است و امارت در خانواده او بیش از یك قرن باقی ماند. وی در سال 604 هـ. وفات كرد. عزآباد و ده شور در بلوك دستاق[44] یادگار اوست. پس از عزالدین لنگر، وردانروز، اسفهالار، قطب الدین محمود شاه، علاءالدوله، ركن الدین یوسف شاه و حاجی شاه حكومت كردند[45].

از این میان، حكومت قطب الدین دارای اهمیت است، مادر او مریم خاتون ننیز دست به ایجاد آبادی هایی زد كه از آن جمله مریاباد (مریم آباد) و مالمیر (مادر امیر) می باشد. آخرین فرد این خانواده حاجی شاه است و پس از آن آل مظفر در یزد به حكومت رسید[46].

حكومت آل مظفر

دوره آل مظفر (718-795 هـ.) در تاریخ یزد از اهمیت ویژه ای برخوردار است به طوری كه از آن با عنوان «دره العقد» تاریخ یزد یاد شده است[47]. پادشاهان این سلسله هفت تن بودند كه از سال 718 هـ. با تاسیس آن توسط امیر مبارزالدین محمد به حكومت پرداختند و حكومت آنها تا سال 795هـ. در یزد و فارس و عراق وكرمان و آذربایجان ادامه یافت[48].

پدر مبارز الدین، امیر مظفر نام داشت و از ملازمان و امیران سلطان او لجاتیو، ایلخان مغول بود كه به سال 713 هـ. در گذشت و در مدرسه این خانواده[49] در میبد دفن گردید[50].

پس از مرگ امیر مظفر، مبارزالدین مورد توجه او لجاتیو قرار گرفت و محافظت راه‌های میبد به او تفویض گردید. پس از مدتی مبارزالدین از سوی ایلخان مغول مامور دفع حاجی شاه آخرین اتابك یزد- كه از انجام وظیفه اش تخلف كرده بود- شد. سرانجام این نبرد با پیروزی مبارزالدین همراه بود و بدین سان با برافتادن اتابكال یزد در 718هـ. سلسله ال مظفر در یزد پایه گذاری شد[51].

مبارزالدین پس از بنیانگذاری آل مظفر و قراردادن یزد به عنوان مركز حكومت، با سیاست و زیركی و بعضاً كشتارهای وحشیانه، مخالفان را سركوب كرده و بر قلمرو خویش افزود[52].

در دوره او یزد، توسعه زیادی پیدا كرد. مخصوصاً در سال 747 بسیاری از منحلات و كوچه های خارج شهر مانند كوچه سنبلان، كوچه جلال، كوچه صندوقیان، باغ بهشتی، كوچه پای بند و… در داخل شهر قرار گرفت[53].

در همین سال میبد كه در دست شیخ ابواسحق قرار داشت به محاصره شاه مظفر پسر امیر مبارزالدین درآمد و صلحی بین دو طرف منعقد شد ولی شیخ ابواسحق به این امر قانع نبود و به سوی یزد لشكر كشید كه در نهایت منجر به شكست او و عقب نشینی‌اش به شیراز گردید[54].

مبارزالدین سرانجام در سال 761 هـ. توسط دو فرزندش شاه شجاع و شاه محمود دستگیر و در قلعه طبرك زندانی شده، چشمانش را میل كشیدند[55].

در همین ایام متصرفات مبارزالدین بین شاه شجاع و شاه محمود تقسیم شد و شاه یحیی، نوه امیر مبارزالدین به دستور شاه شجاع و كهندژ شیراز محسوب گردید[56] ولی پس از مدتی رها شده و به حكومت یزد نصب گردید[57].

دوره شاه یحیی هم به حوادث بسیار گذشت. البته یزد در این دوره آبادانی بسیاری نیز به خود دید. برخی اقدامات شاه یحیی عبارت است از عمارت مرسوم به شیخ مباركشاه و گلشن، دو مدرسه عالی در كنار خانقاه جوش موسوم به نصرتیه، بازار گنبد با چهل دكان، با روی شهر، ایجاد ده فتح آباد (ده نو) و … او در مناطقی مانند تفت هم به ساخت ابنیه ماندگار اقدام كرد. مادرشاه یحیی و وزیرش، سیدركن الدین هم در آبادانی یزد تلاش كردند و هر یك بناهایی ساختند[58].

عصر حكومت آل مظفر مصادف با دوران زندگی حافظ شیرازی (726-791 هـ) است و از وقایع قابل ذكر دولت آل مظفر، اقامت كوتاه حافظ در یزد می باشد كه از تعرض متشرعه و افراد مقدس ماب كه او را تكفیر كرده بودند، به آنجا پناه آورد و البته بیش از دو سال در آنجا دوام نیاورد[59]. حافظ درباره این دوره كوتاه و یزد و حاكمان آن به طور كلی حكومت آل مظفر در شعرش سخن ها دارد[60].

آخرین حاكم سلسله آل مظفر، شاه منصور است كه پس از جمله تیموریان به یزد در سال 795 هـ. كشته شد و به دنبال آن خانواده آل مظفر نیز قلع و قع گردیدند[61].

دوره تیموریان

تیمور پس از برانداختن آل مظفر شخصی به نام «قرچین» را به حكومت یزد منصوب كرد و امیرعلی بیك نیز از جانب قرچین نیابت حكومت یزد را یافت، ولی طولی نكشید كه فتنه حاجی آبدار پدیدار شد. او رهبری گروهی از طغیانگران را برعهده داشت. اولین كار او قتل امیرعلی بیك بود و همین باعث سرازیر شدن سپاه تیموری به یزد گردید. یزد چهار ماه در محاصره تیموریان قرار گرفت و قحطی سختی پدید آمد به طوری كه نزدیك سی هزار نفر از گرسنگی جان دادند[62].

در این مدت سلطان محمد، پسر ابوسعید طبسی به كمك حاجی آبدار خراسانی حكومت یزد را در دست گرفته بود، ولی زمان زیادی نگذشت كه به دنبال گریختن سلطان محمد، مجدداً حكومت به تبوك قرچین رسید. از آبادانی های این دوره می‌توان به احداث قلعه مباركه و بنای دارالفتح یزد اشاره كرد[63].

از وقایع قابل ذكر دیگر، ورود اسكندربن عمر شیخ در سال 808 هـ. به یزد است كه یادرگارهایی برجا گذاشت[64]. و پس از او امیر چقماق حكومت یزد را به عهده گرفت كه مسجد معروف میر چقماق ساخته اوست. او مسجد جامع یزد را نیز مرمت كرد و بناهای زیاد دیگری را هم ایجاد نمود[65]. در سال 828 هـ. نیز خواجه شمس الدین محمد به دستور شاهرخ تیموری حكومت یافت. او هم به ساخت بناهای زیادی اقدام نمود[66]. از دیگر كسانی كه در ساخت و مرمت بناهای یزد نقش به سزایی داشته، باید به محمود خوارزمی اشاره كنیم كه در 839 هـ. به گفته مولف تاریخ جدید یزد، «… تمام یزد را عمارت كرد و بازارها سفید گردانید…[67]».

از سال 840 برای چندین سال، حكومت یزد دست به دست شد و افراد زیادی به حكومت پرداختند. در این مدت گاهی نبرد و زد و خوردی صورت می گرفت و گاهی فرصتی برای ساخت و ساز و مرمت و آبادانی بیشتر دست می داد. در این میان فرصتی هم برای تاخت و تاز شاهزاردگان تیموری و شاهرخی در یزد فراهم آمد تا اینكه واقعه تلخ قحط و غلای سال 858 هـ. اتفاق افتاد[68].

اتفاقاً دو سال پس از این قحطی شدید، سیلی بنیاد كن یزد را فرا گرفت و باعث ویرانی های بسیاری گردید[69].

پس از جنگ و گریزها و حوادث طبیعی، فرمانداری یزد به امیر نظام الدین حاجی قنبر جهانشاهی رسید[70] و سپس قاسم بیك پروانچی فرمانروایی یافت كه از حوادث دوران او جنگ داخلی سال 872 هـ. و شكست سنگین او در آن جنگ است[71].

از وقایع قابل ذكر دیگر تا قبل از ظهور صفویان، باید به قتل قاتیمش بیك اشاره كرد كه در سال 896 در پی مخالفتش با باسینقر میرزا، در جنگی كه با منصور فرستاده باسینقر در یزد نمود، كشته شد و سرش را به درگاه باسینقر فرستادند[72].

دوره صفویان

استیلای صفویا بر یزد با لشكركشی شخص شاه اسماعیل صورت گرفت. او برای دفع رئیس محمد كره ای كه در یزد فتنه انگیزی می كرد و تسخیر ولایت یزد، عازم این سرزمین شد كه به پیروزی اش انجامید. شاه اسماعیل در این جنگ به بقعه امامزاده فضل بن موسی الكاظم در یزد برخورد و با دیون كراماتی از حضرتش، دستور داد موقوفات و وجوهاتی به آستان اختصاص دهند[73].

افراد زیادی در دوره صفوی، از طرف دولت به حكومت و وزارت یزد رسیدند. تعدادی از این افراد از نسیل شاه نعمت الله ولی[74] بودند كه از این میان می توان به نعمت‌الله باقی كه با خانش خانم دختر شاه اسماعیل ازدواج كرد اشاره نمود. او در دوره حكومتش دیوانخانه ای به نام عباسیه بنانهاد و مسجد تاریخی شاه طهماسب را نیز ساخت. فرزند او میر میران نیز به حكومت دست یافت كه از یادگارهایش احداث قنات غیاث آباد است[75].

از دیگر حاكمان، شاه خلیل الله سوم است كه ممدوح وحشی بافقی بوده و سلطان بیگم دختر شاه اسماعیل دوم را به همسری گرفت. شاه خلیل الله در سال 1016 هـ. درگذشت[76].

میرزامحمد شفیع نیز از حاكمان این دوره است كه مدرسه شفیعیه را در میدان خالی یزد برپا نمود. او پس از ورود به یزد در سال 1059 هـ. با دادن درم و دینار به امراء و اركان دولت توانست به حكومت یزد دست یابد[77].

از دیگر حكام یزد میرزا شاه ابوالمهدی است كه به گفته مستوفی «در تعمیر قصور دلگشا و عمارات فرخ افزا بسیار سعی و اهتمام كردی و در طرح باغات و ساتین و نضارت اشجار و ریاصین لوازم جد و اجتهاد به جای آوردی[78].» او در سال 1065 به سفر حج مشرف شده و در راه بصره مورد تكریم حاكم آن جا واقع شده است[79].

شاه ابوالولی پسر ابوالمهدی از دیگر حكام یزد است. او چندین باغ عظیم، از جمله باغی با شكوه و كم نظیر در اهرستان (از محلات فعلی شهر یزد) موسوم به مهر آباد بنا نهاد[80].

همچنین امیر جلال الدین حسن از حكام این دوره است كه فردی خیر بوده، او نیز به بنای باغ ها و عماراتی همت گماشته كه از جمله این آثار باغی دل گشا در حوالی سعد آباد یزد است[81].  مرگ او را در سال 1084 هـ. نوشته اند[82].

از وقایع مهم دیگر در این دوره حادثه بكتاش است كه داعبه حكومت داشت. او داماد میر میران سوم از اعقاب شاه نعمت الله ولی بود و در رویارویی با یعقوب خان از سرداران اشرف افغان، به قتل رسید[83].

با تضعیف حكومت صفوی، یزد دستخوش حملات افغان ها گردید. در سال 1132 هـ. محمود افغان از قندهار به جهت تصرف كرمان عازم گردید. چون این خبر به مردم یزد رسید و آنها نیز خطر محمود را نزدیك دیدند، نامه‌ای به میرزا عنایت سلطان- كه از طرف شاه سلطان حسین صفوی سمت مین باشی دستجات بافقی و كرمانی را داشت- نوشتند و از او یاری طلبیدند[84]. عنایت سلطان در برابر هجوم افغان‌ها، رشادت‌های زیادی كرد ولی سرانجام در 1142 هـ. كشته شد و همه اهالی اصفهان و یزد و كرمان را عزادار كرد[85].

با كشته شدن عنایت سلطان، حكومت یزد به دست عیسی خان افغان افتاد و باعث ظلم و ستم و احجاف و تعدی بسیار گردید[86]. ولی دوامی نیاورد و پس از یك سال در 1143 هـ. با ظهور نادرشاه افشار، اساس حكومتش برچیده شد[87].

دوره افشاری

پس از گریختن عیسی خان از یزد، نادرشاه، فضلعلی بیك عقدایی را به حكومت یزد برگزید. او یك سال حكومت كرد و سپس میرزاحسن نایینی و بعد از او میرزا رضی خراسانی را در 1145 هـ. به حكومت برداشت. در دوران حكومت این سه تن، یزد در رفاه و امنیت قرار داشت و به دستور نادرشاه، مردم از پرداخت حقوق دیوانی معاف بودند[88]. اما پس از میرزا رضی، نوبت حكومت به محمدرضا بیك معروف به اصفهانی اعرج رسید كه انسان نامتعادل و بیدادگری بود، آیتی درباره او می نویسد: «آتشی در یزد افروخت كه غرور از شراره اش آتش به جان بود، زنان بی‌تقصیر و اطفال صغیر را به گرو می برد و رزمی جست[89].»

محمدرضا بیك عزل شد و پس از او نجفقل بیك معروف به ترك به حكومت یزد رسید كه اوهم بنای بیداد و ظلم را گذاشت و از حد تجاوز كرد. نجفقلی سرانجام به دست زیردستانش كشته شد، پس از او، گرگین بیك گرجی حاكم یزد شد و چون خبر قتل نادر رسید از یزد گریخت[90]. بعد از مرگ نادر، علیقلی خان برادرزاده‌اش، علم خان، معروف به ترك مغانی را به حكومت یزد فرستاد، او نیز به خاطر حماقت و بی‌لیاقتی، پس از مدتی توسط مردم از حكومت معزول گردید[91].

حكومت خوانین

پس از بركناری علم خان در سال 1161 هـ، محمدتقی خان بافقی كه در این جریان نقش موثری را ایفاء كرده بود، از طرف شاهرخ میرزای نادری به حكومت یزد منصوب گردید و تا ابتدای سلطنت فتحعلیشاه قاجار حاكم یزد بود. او در این مدت كه بیش از 50 سال را شامل می شود و آخر حكومت افشاریه، حكومت زندیه و ابتدای حكومت قاجار را در بر می گیرد- هر كس پادشاه وقت بود، از طرفش حكومت داشت و با لیاقت و كاردانی خود، سلطان وقت و مردم را از خود راضی نگه می داشت. او در احداث قنوات و تاسیس صدقات جاریه همتی به سزا نمود و كسانی با او به منازعه برخاستند كه همه مغلوب شدند. محمدتقی خان از خود 26 دختر و 22 پسر برجا گذاشت. دومین پسر او حاجی عبدالرحیم خان نیز خود مانند پدر از رجال و نامردان یزد است[92].

دوران حكومت محمدتقی خان از جهت آثار تاریخی و بناها و موقوفاتی كه از او به جای مانده حایز اهمیت است. از آن جمله باغ دولت آباد، میدان خان، بازار قیصریه و… است[93].

همچنین فرزندان زیادی كه از او باقی مانده، خود خانواده ای گسترده را در یزد پدید آورده است. دوره او به گفته طرب نایینی، سراسر عدالت گستری و رسیدگی به حوائج و نیازهای مردم بود[94].

پس از مرگ محمدتقی خان در سال 1213 هـ. تعدادی از فرزندان او به حكومت رسیدند. از این رو دوره حكومت او و فرزندانش را دوره «خوانین یزد» نیز نامیده اند.

اولین فرزند محمدتقی خان، حاجی علی نقی خان است كه با حكم فتحعلیشاه به جای پدر نشست. از كارهای مهم او تاسیس دیوانخانه ای در یزد است[95].

حكومت علی نقی خان دوامی نیاورد و با مرگش در 1219 به پایان رسید[96] و برادرش عبدالرحیم خان حاكم یزد شد. از اقدامات او ایجاد آبادی رحیم آباد در  شمال غربی یزد است كه نصف آن وقف عام بوده است[97].

دوره قاجار

تا سال 1234 هـ حكومت خوانین بر یزد ادامه داشت تا اینكه محمدزمان خان[98] و پس از او محمدولی میرزا، پسر فتحعلیشاه در 32 سالگی حكومت یزد را تصاحب كردند[99]. از كارهای ولی میرزا مرمت مسجد جامع یزد و ایجاد مدرسه شاهزاده است[100].

از حوادث دیگر این دوره شورش آقاخان محلاتی فرزند شاه خلیل الله در سال 1251 در یزد[101] و همچنین حكومت بهاء الدوله، یكی از پسران فتحعلیشاه قاجار بر یزد، در سال 1254 هـ. است[102].

تا پایان دوره قاجار عده زیاد دیگری بر یزد حكومت كردند و حوادث بسیار دیگری در این سرزمین حادث شد كه از مهم ترین آنها انقلاب یزد- به تعبیر نویسنده فرزانگان زرتشتی است كه طی آن در سال 1265 هـ. برخی از زرتشتیان مورد حمله و غارت قرار گرفتند[103].

همچنین ولادت آیه الله شیخ عبدالكریم حائری (موسس حوزه علمیه قم) در این دوره در سال 1276 هـ. اتفاق افتاده است.[104]

حكومت حسین قلی خان در 1291 هـ. نیز قابل توجه است. از اقدامات او مرمت پل‌های اطراف شهر و ساخت حمامی از سنگ مرمر و احیاء قنات نه گنبد را می توان نام برد.[105]

آخرین وقایع مهم یزد در این دوره، مقارن با مشروطه و به دنبال بیداری مردم ناشی از انقلاب مشروطیت اتفاق افتاده است. از آن جملع عكس العمل مردم یزد نسبت به فجایح محمدعلی شاه طی نامه و تلگراف هایی می باشد كه شرح آن در واقعات اتفاقیه مذكور است[106].

دیگر واقعه قتل حاج محمدتقی مازار یكی از مشروطه خواهان یزد است. او مبارزاتی را در جهت نفی استبداد و حمایت از مشروطه با كمك هم فكرانش ترتیب داد ولی طولی نكشید كه با گلوله برادرش ابوالقاسم كه از سوی مستبدین تحریك شده بود در 1325 هـ. به قتل رسید[107].

در فاصله انقلاب مشروطه تا ظهور رضاخان، اوضاع یزد مانند دیگر مناطق به شدت آشفته بود. مرحوم آیتی در كتاب تاریخ یزد به سی فرماندار كه در این دو دهه یكی پس از دیگری حكومت یزد را در دست داشتند اشاره می كند[108].

دوره پهلوی

ظهور رضاخان در واقع آغاز دوره جدیدی از استبداد همراه با فریبكاری و زور و در قالب تجدد و نفی فرهنگ ملی- اسلامی در تاریخ كشصور ماست. یزد نیز از این قاعد مستثنی نیست و شیوه ها و برنامه های رضاخان توسط ایادی او در یزد هم اجرا می‌شد. زور و ستم و شتم و آزادی كه نسبت به مردم صورت می گرفت حتی روستائیان یزد را هم شامل می شد[109].

از جمله حكامی كه در این دوره به حكومت پرداختند، سرلشكر علی آقاخان نقدی در 1307 ش است كه ثبت احوال و آمار یزد را دایر نمود و مردم یزد از این زمان دارای شناسنامه شدند. او مجری قانون لباس متحدالشكل در یزد نیز بود[110].

رضا حكمت (سردار فاخر) از دیگر فرمانداران یزد بود كه در سال 1317 ش. پس از دو سال، از سمت خود استعفاء داد[111].

یزد، در دوره پهلوی دوم، مثل شهرهای دیگر تا حدی از آثار تمدن و صنعت بهره‌مند شد، ولی به خاطر وابستگی رژیم پهلوی، این تحولات همراه با تخریب بنیادهای‌ فرهنگی- مذهبی و در پوششی آراسته به تدریج صورت می گرفت.

از حوادث این دوره می توان به واقعه بهمن 1330 ش. اشاره كرد كه گروهی از مردم میهن دوست در اجتماعی كه به حمایت از مصدق در مصلی تشكیل داده بودند، در نتیجه سازش و توطئه عده ای به خاك و خونه كشیده شدند[112].

به شهادت رسیدن شركت كنندگان در مراسم چهلم شهدای تبریز كه در دهم فروردین 1357 در یزد صورت گرفت، آخرین واقعه مهم دوره سلطنت پهلوی را تشكیل می دهد.

مردم یزد، همگام با ملت سرافراز ایران، تا فروپاشی رژیم ستم شاهی و برقراری نظام اسلامی، از هیچ كوششی دریغ نكردند و سرانجام طعم شیرین آزادی را در تاریخ پرفراز و نشیب خود چشیدند.

یزد با سابقه طولانی و تاریخ درخشان خود، بستر فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی است و زیباتر اینكه از محدود مناطقی است كه با وجود هجمه فرهنگ بیگانه تا حدود زیادی، اصالت خویش را حفظ كرده است.جلوه های زیبا و منحصر به فرد معماری سنتی و بومی، رواج گسترده فرهنگ وقف كه موجوماندگاری بسیاری آثار و ابنیه بوده، ظهور دانشمندان و بزرگانی كه بعضاً سرآمدان عصر خویش بوده اند و بالاخره تجاوز شد و پویش بخش عمده زرتشتیان ایران در این منطقه و آن هم، همدوش مسلمانان معتقد به فرهنگ ناب اسلامی و این همه، در سایه سازگاری مردم این سرزمین با كویر خشن و بی رحم، از جمله مظاهر فرهنگ غنی سرزمین یزد می باشد كه آن را بر تارك ایران فرهنگ پرور، تلالویی دیگر بخشیده است.

یزد به عنوان پایتخت كویر، در دنیای معماری از ارزش استثنایی برخوردار می‌باشد، زیرا كه با توجه به شرایط بسیار سخت اقلیمی آب و هوا، در طول قرن ها ساكنان سخت كوش آن بقرون بهره جستن از نقشه و طرح و تكنیك و مصالح برون منطقه‌ای، با تكیه بر استعداد و قدرت آفرینش خویش، آثاری را خلق كرده اند كه بیش از حد تصور، گذشته از آنكه پاسخگوی مطلوب نیازهای زندگی شان بوده، از نظر جنبه های فنی و همزی كاملترین و شیواترین ارزش ها را به دنبال داشته است[113].

از ویژگی های عمده بافت یزد آن است كه در تمامی حمله های قدیمی، هر محله برای خود واحدهای همگانی مورد نیاز مردم آن محل را دربر دارد و در واقع محله در اطراف واحدهای همگانی چون، آب انبار، مسجد، بازارچه، میدان، حسینیه و حمام شكل گرفته است[114].

از جلوه های چشم گیر در آثار معماری یزد، وجود بادگیرها[115]ست كه وسیله مناسبی برای خنك كردن فضای داخلی ساختمان و بنا می باشد. زیبایی خاص یزد از فراز بام‌ها و از گذرگاه كوچه های دراز و دیوارهای بلند و در بندها، وجود همین بادگیرهاست. بی جهت نبود كه جلال آل احمد، نام سفرنامه یزدش را «شهر بادگیرها» گذارد[116].

ساخت «ساباط»[117] یكی دیگر در راه های گریز از گرمای كویری یزد است. باید كه در قلب تابستان و زیر آفتاب سوزان یزد، از یك سوی شهر به سوی دیگر آن گذر كرد تا ارزش ساباط ها را كه جا به جا چون سایه بانی گسترده گذركنندگان گرما زده شهر را نیرو می بخشند، چنانكه هست باز شناخت و در جمع، به این نتیجه رسید كه آن چه از دیرباز در یزد پای گرفته، پدیده هایی است حساب شده و مورد نیاز زندگی مردم شهر[118].

گنبد در معماری یزد جایگاه خاصی دارد. در واقع یكی از مناسب ترین پوشش ها برای فضاهای نیازمند سقف به خصوص در مناطق كویری گنبدهای خشتی است كه علاوه بر اینكه حفاظ مناسبی در مقابل نور خورشید و گرمای آن است، فضا را به نحو مطلوبی خنك نگه می دارد. در عین حال مهم ترین ویژگی گنبد این است كه بدون تیر چوب و آهن و با احداقل امكانات می توان فضاهای چهارگوش را پس از تبدیل كردن به هشت یا شانزده گوش و بیشتر به صورت دایره در آورده و با سوار نمودن گنبد بر روی آن، آن را پوشاند. این نحوه پوشش در ابتدا به ابتكار ساسانیان صورت گرفت و پس از اسلام نیز رواج چشمگیری یافت. یكی از اولین نمونه های باقی مانده مربوط به مقبره دوازده امام[119] یزد می باشد كه در سال (429 هـ 1037 م) بر پا گردیده است[120].

چهارسوق[121] و بازار از دیگر سازه های معماری است كه شكل خاص آن در یزد، قابل توجه است. در مسیر كوچه ای كه به چهار سوق ختم می شود، به گنبد كاهگلی خوش تركیبی بر می خوریم كه برفراز چهار سوق نشسته و دید را از سطح به بالا می‌كشد. فضای به نسبت تاریك زیر چهار سوق در برابر روشنایی بسیار این سوی كوچه، گام های رهگذر را كمی سست می كند و او را آماده ورود به فضایی متفاوت با مسیر گذشته می سازد. زمانی كه رهگذر به زیر چهار سوق می رسد، در برابر خود بازارچه ای سرپوشیده می بیند كه در انتهای آن باز نوری تند و روشنایی خیره كننده گواه آن است كه بار دیگر مسیری روباز در پیش دارد[122].

ساختن آجر نقش دار و به كار بردن آن در بنایی از هنرهایی است كه متاسفانه فراموش شده است. نقوشی كه در این آجرها به كار می رفته در شهرهای مختلف فرق داشته، نقش سرو به صور مختلف و در جاهای مختلف در یزد به كار می رود. نقوش سرو به صورت تزئینی، سرو كامل، نمایشی و جزء آن در لوحه كاشی قبر، سنگ های قبر، گچ بری سر در منزل ها و گچ بری تكیه ها و روی دیوار خانه ها، سنگفرش كوچه، قالی، زیلو و جزء آن به تكرار دیده می شود[123].

حلقه و كوبه[124] نیز علاوه بر كاربرد مفیدی كه مخصوصاً در قدیم داشته، زینت افزای بناست و ولی جای خود را به «زنگ اخبار» و «اف اف» داده است. البته هنوز در كوچه‌های قدیمی یزد، درهای قرن گذشته دیده می شود كه دارای حلقه و كوبه های منقش كنده كاری شده و گل میخ های هنرمندانه است[125]. بعضی از كوبه های درهای سابق با ظرافت و هنر خاص، برای منازل اعیان و اشراف به طور قلمزنی و مشبك ساخته می شود و اشعار مناسب و عبارات دعایی بر روی آنها قلمزنی می كردند[126].

در برخی از آثار و ابنیه، كتیبه ها و یادگاری ها و نقش هایی موجود است كه برای روشن شدن تاریخ و بررسی مظاهر هنری بسیار سودمند می تواند باشد. از كتیبه ها اطلاعات تازه تاریخی عاید می شود، مانند آنكه اشخاص تاریخی و دوره حیات آنها و موقوفات قدیم و محل و مصارف هر یك را می شناسیم، بر اصطلاحات و لغات دیوانی و محلی پیشین وقوف می یابی، شیوه های خطاطی و كنده كاری و تزئینات هنری قدما را به دست می آوریم، از نام كاتبان مجهول الاثر و شاعرانی كه نامشان در تذكره‌ها نیست ولی ماده تاریخ سروده آنها در كتیبه ها نقر شده است با خبر می شویم. در یزد و اطراف آن آثار عمومی زیادی‌است كه این نوع فواید از آنها استنباط می‌شود[127].

مزید اطلاع اینكه لوحه سنگ های مربوط به فرمان های معافیت های وجوهات و مقررات مربوطه و دیگر لوحه های از این دست، چه اندازه برای تحقیق در تاریخ اجتماعی و مدنی سرزمین ما مفید است. این سنگ ها بازنمای متون اسنادی است كه اصول كاغذی آنها بر اثر حوادث زمان محروم شده و نصوص آنها، حتی در متون كتب مضبوط نمانده است. این لوحه ها كامل كننده و گاه نقض كننده مطالبی است كه در متون و ماخذ قدیمی بدانها اشاره شده است[128].

مطالعه و بررسی محلی در آثار و ابنیه و سنگ قبور شهرها، بسیاری از مجهولات را از تاریخ و متون از میان بر می دارد. فی المثل با پیدا شدن سنگ قبرهای دختر و برادر امام رشید الدین ابوالفضل میبدی صاحب تفسیر مشهور كشف الاسرار، بحث های درازی را كه در باب مولد و ماوان رشیدالدین می شد از میان برد[129].

نقوش وخطوط سنگ های قبور نیز اگرچه رازبان اصیل عقاید و اساطیر قدیمی است، هم رمز گشای بسیاری از مبانی و مضامین مورد نظر مردم قدیم است[130].

لازم است علامات مربوط به سنگ های تاریخی قرون مختلف مورد توجه و بررسی قرار گیرد. از آن جمله سنگ های قرون پنجم و ششم كه اغلب دارای محراب و دو برجستگی پستان مانند است (ر.ك: عكس شماره 51) و نیز سنگ های قرونه هشتم تا دهم كه دارای نقش قندیل آویخته از راس محراب نما (ر.ك: عكس شماره 37) و یا درخت سرو است. (ر.ك: عكس شماره     ) و هر یك حاوی نكته ها و دقایقی است شگرف و عجیب و بالاخره سنگ های قرون بعد تركه دارای نقوشی از ابزارهای زندگانی از قبیل شانه و چرخ ریسندگی و شمشیر است.

نقش محراب و قندیل كه بر روی بسیاری از سنگ های قبور و نیز لوحه های محراب ها دیده می شود، یادآور بیت منوچهری دامغانی (متوفی، 432 هـ) است و گویای سابقه ای هزار ساله:

چو از زلف شب باز شد تاب ها                                 فرو مرد قندیل محراب ها

و جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی (متوفی، 588 هـ) هم در بیتی گفته:

دل معلق پر آتشی است در برمن            بدان صفت كه قنادیل در بر محراب

صائب تبریزی (1010-1087 هـ) هم با اشاره به این نقوش می گوید:

آن دشمن ایمان كه ز رخسار چون قندیل   آتش زده در شیشه محراب همین است[131]

به طوری كه اشاره شد، بررسی آثار و ابنیه تاریخی به روشن شدن قدمت و تاریخچه بنا كمك زیادی می كند.

با مطالعاتی كه در ابنیه یزد شده مسلم است كه این منطقه در قرون هفتم نا نهم از نشستگاه های مهم صوفیه بوده و عارفانی كه در عهد خود از نام و نشانی تام برخورداری داشتند، در آبادی های مختلف یزد خانقاه زاویه[132] داشته اند، هنوز آثار بعضی از آل خانقاه ها و زاویه ها به صورت مزار بر جاست. مانند بقاع علی بنیمان در «بیدا خوید»، خانقاه شیخ داد در «بندر آباد»، مزار شیخ داود در «نصرآباد» و…[133]

جنبه های معماری هر دوره نیز قابل بررسی است و به تشخیص تاریخ ابنیه كمك می‌كند. مثلاً مساجد امروزی را از نوع معماری اش می توان تشخیص داد. خیلی از بناها تاریخ ندارد و قدمت آن از نوع معماری آن فهمیده می شود. برای مثال گچ بری، یكی از شاخص های برجسته معماری در دوره ایلخانان است و قدمت بسیاری از مساجد با توجه به نوع گچ بری آن، به این دوره باز می گردد، به خصوص در مكان‌هایی كه ایران داشته یا مقرنس و… همچنین آجركاری دوره سلاجقه شاخص می‌باشد. بنابراین بنای دوازده امام (ع) كه از آثار دوره سلاجقه است، از نوع آجركاری آن قابل تشخیص است[134].

در این سال های اخیر دو آفت بزرگ و خطرناك تازه به جان بقایای آثار قدیم افتاده و این دو عبارت است از نوسازی و هوسبازی نوسازان از یك سو و چشم بی حیا و طمع باره سوداگران و عتیقه بازان كه از سوی دیگر بدانجا دوخته شده. این دسته اخیر هر روز سمسارها و دلال ها را بر می انگیزند و در و پیكر، پنجره، كاشی و شیشه و سنگ ها را از گوشه ها می كنند و می آورند و معلوم نیست به كجا نقل می كنند و بر سر آنها چه ها كه نمی آورند[135].

یكی از سنت های پسندیده كه در فرهنگ سرزمین یزد جایگاه خاصی دارد، «وقف» است. بسیاری از بناهای قدیمی یزد به خاطر اینكه موقوفاتی داشته، مخارج آن از محل درآمد این موقوفات تامین می شده و به عبارتی خود كفا و بی نیاز از كمك حكومت‌ها و مردم بوده و علاوه بر اینكه معمولاً زیر یوق و استیلای حكام زمان قرار نمی گرفته، به حیات خویش نیز در سالیان متمادی و قرون مختلف ادامه داده و ما بعضاً پس از هزار و اندی سال، شاهد استواری آن هستیم.

بسیاری از وقف نامه ها و اوراق و اسناد این گونه ابواب البر در اختیار خدام و متولیانی است كه بر طبق عرف و سنت مزموم یا متحسن، آن اوراق را مخفی نگاه می‌دارند و چون احیاناً تصرفاتی در آنها شده است و یا خود كرده اند، بهتر آن می‌دانند كه چنان اسنادی را ظاهر نكنند. وقف نامه سندی است عمومی، ولی غالباً واقف و كسان اداره اوقاف از وجود آنها خبر دارند. تا صاحبان حقیقی كه مردمند! ناچاراً، اطلاعات عرضه شده درباره بسیاری از مساجد ومزارات ناقص است و تفصیلی از رقابت آنها نیامده، مگر از آن چند مسجد و مدرسه بزرگ كه وقفنامه های آنها به تصادف از چنگال موقوفه خواران به دور مانده است[136].

لازم به ذكر است كه بسیاری از وقف نامه ها هم خوشبختانه به صورت كتیبه و سنگ نوشته موجود مانده كه عهده وقف نامه های مساجد و مدارس تاریخی در بخش‌های بعدی، در جای خود آمده است (ر.ك: عكس های     ).

در عین حال كتاب هایی هم موجود است كه به شرح موقوفات خیرین در یزد پرداخته است. از آن جمله كتاب «وقف نامه ربع رشیدی» است كه فهرست رقبات وقفی خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی از جمله در یزد و آبادی آن را در بر دارد[137].

همچنین كتاب «جامع الخیرات» بیش از 200 صفحه را صرفاً به موقوفات سیدركن‌الدین و سید شمس الدین در یزد اختصاص داده است[138]. بیشتر این موقوفات به مساجد، مدارس و خانقاه های یزد اختصاص یافته است.

«مواهب الهی»[139] نیز به شرح موقوفات مدرسه مظفر به میبد پرداخته و كتاب «جامع جعفری» به طور مفصل موقوفات محمدتقی خان بافقی حاكم معروف یزد را ذكر كرده است.

«وقف نامه بازار» مربوط به بخشی از بازارهای یزد كه وقف گردیده اند و «وقف نامه امیر چخماق»[140] كه شرح موقوفات وی و همسرش است نیز از دیگر آثار در این‌باره می باشد.

یكی از ویژگی ها و فوایدی كه بررسی و مطالعه وقف نامه ها به دنبال دارد، این است كه از نوع مصرف موقوفه می توان به كار برد و استفاده بنا پی برد، مثلاً در مجموعه میرچخماق سیر اهداف واقف آن كه معمولاً بعد فرهنگی را در نظر داشته از مضمون وقف نامه آن مشخص می شود.

گاهی در وقف نامه ها بعد آموزشی بنا و كاربرد آموزشی آن را نشان می دهد. یا مثلاً قاری قرآن هر روز یا هر هفته یا هر ماه تلاوت قرآن داشته باشد با این قدار مقرری، یا واعظ و خطیب و… به همین ترتیب. واعظ در قدیم نقش تعلیمی و تربیتی داشته، لذا این بعد در چنین موقوفه هایی مورد توجه بوده است[141].

قبلاً اشاره كردیم كه یزد، در كنار مردم متدین و مومن خود، پذیرای پیروان اریان دیگر، خصوصاً زرتشتیان است. این باك اینان، برای خود ابنیه و آثار دینی و سنتی جدا داشته اند، ولی متاسفانه آثاری كه اكنون مربوط به آنها باقی است، از حیث بنا و ظاهر، عاری از اهمیت هنری و معماری تاریخی می باشد. بناها همه جدید است و كم نما شاید علت این است كه زرتشتیان در قبال میل جامعه نمی خواسته یا نمی توانسته اند بناهای مرتفع و زیبا و چشم گیر بسازند. آنچه اكنون پا برجاست یك آتشكده و چند در مهر[142] و پیرانگاه[143] است[144].

«پیر سبز» یا چك چك، یكی از این پیرانگاه ها است كه از نظر اهمیتی كه در بین زرتشتیان دنیا دارد، قابل توجه و بررسی می باشد. این بنا شامل تعدادی ساختمان آجری تراس مانند است كه در دامنه ارتفاعات شرقی شهرستان اردكان بنا گردیده[145]، در بین اهالی و مسلمانان منطقه معروف است كه اهمیت این بنا در نزد زرتشتیان مثل اهمیت كعبه نزد مسلمین است. قسمت اصلی و عبادتگاه زرتشتیان، شامل اتاق وسیعی است كه از دو طرف به وسیله كوه احاطه شده و بر بزرگ و فلزی آن تصویر سرباز ساسانی نقش بسته است.

پیشینه علمی و وضعیت تعلیم و تربیت در یزد از مباحث دیگری است كه در خور توجه و بررسی بسیار است. یزد در قرن هفتم تا دهم هجری از مراكز علمی بود. در آنجا مدارس متعدد وجود داشت كه ذكر آنها در تواریخ یزد آمده، تا جایی كه احصاء شده است نام چهل و هشت مدرسه مربوط به آن قرون را می شناسیم[146]. این مدارس اكثراً توسط خواجگان وسادات و بزرگان شهر یزد ساخته شده و دارای موقوفات بسیار بود. بقایای چند مورد از آنها كه اكنون برپاست نشان دهنده اهمیت و زیبایی اسلوب بنای آنهاست، ولی اكثراً به بقاع و مزارات تبدیل شده است، زیرا مرسوم بوده است كه بانیان آن مدارس را پس از فوت در گنبدخانه دفن می كردند و به مرور دیگران را در آنجا به خاك می سپردند[147].

مطرح شدن و اهمیت یافتن یزد به عنوان یكی از مراكز مهم علمی در قرن هفتم و پس از آن همان طور كه در مقدمه به آن اشاره شد- بدون تردید بی ارتباط با حمله مغول نیست. سه، چهار سده قبل از هجوم مغول نواحی خراسان به عنوان بزرگ ترین مراكز عملی مطرح بوده، گاهی نیشابور، گاهی مرو، گاهی هرات. ولی پس از حمله مغول به علت ویرانی شدیدی كه در نواحی خراسان و ماوراء النهر توسط عوامل چنگیز اتفاق افتاد و این مناطق تا حدودی تخریب و خالی از سكنه شد، خیلی از علماء و بزرگان گریختند و به صفحات مركزی ایران مثل یزد و شیراز و كرمان روی آورند، در حالی كه مناطقی مثل خراسان و ماوراء النهر و اصفهان و آذربایجان لطمات شدیدی دیدند و از نظر فرهنگی افت كردند. خسارتی كه نیروهای چنگیری به مناطق مذكور وارد كردند، تنها خسارت مادی نبود، خسارات معنوی هم بود، مثل از بین بردن خیلی از كتابخانه ها و… لذا ما می بینیم در اواسط دوران اتابكان یزد و آل مظفر، مدارس متعددی در یزد به وجود می آید و از نظر علمی اهمیت زیادی پیدا می‌كند[148].

مدارسی كه در یزد به وجود می آمدند به خاطر صبنه مذهبی توجه زیادی به بعد علوم نقلی ننمودند و بیشتر، علوم نقلی، مثل تفسیر و حدیث و روایت، مواد درسی این مدارس را تشكیل می داد. شعری كه حافظ پس از بازدیدش از مدرسه ركنیه گفته و در جای خود به آن اشاره كردیم، گواه این مطلب است. البته از بعد دیگر می بینیم كه دقیقاً در همان زمان ایلخانان و آل مظفر علمای بزرگی در یزد پیدا می شوند كه محصول همین مدارس بوده اند.

جهت دریافت فایل استان یزد لطفا آن را خریداری نمایید

 

فایل های مرتبط ( 15 عدد انتخاب شده )
روستای خرانق
روستای خرانق

تحلیل مکانی و فضایی تغییرات کاربری اراضی شهری منطقه ۱۵ شهرداری تهران
تحلیل مکانی و فضایی تغییرات کاربری اراضی شهری منطقه ۱۵ شهرداری تهران

مطالعه و بررسی عوامل مؤثر درپیدایش وگسترش اسكان غیر رسمی درشهر یزد
مطالعه و بررسی عوامل مؤثر درپیدایش وگسترش اسكان غیر رسمی درشهر یزد

بازتاب فضایی تحولات اقتصادی روستاهای شهرستان رضوانشهر در دو دهه گذشته (۸۳-۶۳) مورد دهستان مركزی
بازتاب فضایی تحولات اقتصادی روستاهای شهرستان رضوانشهر در دو دهه گذشته (۸۳-۶۳) مورد دهستان مركزی

همدان
همدان

مقدمه ای بر اوضاع جغرافیایی شهر سلطانیه
مقدمه ای بر اوضاع جغرافیایی شهر سلطانیه

تحقیق در مورد کشور چین
تحقیق در مورد کشور چین

اهداف سدسازی و انتخاب ساختگاه مناسب
اهداف سدسازی و انتخاب ساختگاه مناسب

شناخت ویژگی های طبیعی و جغرافیایی روستای چاه ملک
شناخت ویژگی های طبیعی و جغرافیایی روستای چاه ملک

جریانات دریایی
جریانات دریایی

شهرستان شاهین دژ
شهرستان شاهین دژ

دانلود تحقیق النینو
دانلود تحقیق النینو

تعیین ضریب نفوذپذیری به روش بار آبی ثابت
تعیین ضریب نفوذپذیری به روش بار آبی ثابت

بررسی استانداردهای فضای سبز شهری و پاركهای شهر اهواز
بررسی استانداردهای فضای سبز شهری و پاركهای شهر اهواز

روسازی راهها
روسازی راهها

پشتیبانی از تمامی بانک ها-مارکت فایل

بالا